ازدواج کودکان !! ( این سخنها کی‌ رود در گوش خر ……. گوش خر بفروش و دیگر گوش خر )


kodak-ez-ایران اسلام زده ، بر اساس آمارهای سازمان ثبت احوال طی چند سال اخیر آمار مربوط به ازدواج کودکان 10 تا 15 سال در کشور بیشتر شده است . ازدواج و طلاق در میان کودکان 10 تا 18 سال طی چند سال اخیر افزایش یافته و براساس آمار ثبت احوال در سال 89 بیش از 42 هزار ازدواج کودکان 10 تا 14 سال به ثبت رسیده است . در این میان احمد توسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک جمهوری اسلامی اعلام کرد : ثبت ازدواج پایین‌تر از سن قانونی برای دختران و پسران ، بدون حکم دادگاه تخلف است و در صورت مشاهده یا گزارش بی‌شک با آن برخورد می‌شود . ثبت ازدواج 75 کودک زیر 10 سال در ثبت احوال تهران موجب شد تا پرونده ازدواج کودکان در دستگاه قضایی باز شود به نحوی که معاون قوه قضائیه به دفاتر ثبت ازدواج هشدار قانونی داد . به گزارش مهر ، سال 89 بود که کارشناسان و مشاوران دادگستریهای کشور در دیدار با وزیردادگستری خبر از افزایش ازدواجهای کودکان در برخی استانهای کشور دادند . هر چند این خبر مسکوت ماند ولی آمار انجمن حمایت از حقوق کودکان پرده از یک آسیب اجتماعی نوظهور در کشور برداشت . 42  هزار ازدواج کودکان 10 ساله در یک سال فرشید یزدانی عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتگو با خبرنگار مهر اعلام کرد : ازدواج و طلاق در میان کودکان 10 تا 18 سال طی چند سال اخیر افزایش یافته و براساس آمار ثبت احوال در سال 89 بیش از 42 هزار ازدواج کودکان 10 تا 14 سال به ثبت رسیده است  . 342 هزار ازدواج کودکان زیر 18 سال در سال 89 : همچنین بر اساس آمارهای سازمان ثبت احوال طی چند سال اخیر آمار مربوط به ازدواج کودکان 10 تا 15 سال در کشور بیشتر شده است و به تبع آن طلاق و جدایی نیز در میان کودکان افزایش داشته که آخرین سرشماری انجام شده در سال 89 ، نشان می دهد که 342 هزار کودک زیر 18 سال در کشور ازدواج کرده اند . این گفته ها در حالی است که از سال 84 تا 89 حدود 45 درصد ازدواج و طلاق درمیان کودکان افزایش یافته است به طوریکه که آمار سال 89 نشان می دهد که 37 هزار کودک 10 تا 18 سال مطلقه و بیوه درکشور وجود دارد . ثبت احوال : ثبت ازدواج 43 هزار کودک زیر 15 سال در سال 89  :  همچنین سازمان ثبت احوال اعلام کرده است در سال 85 بیش از 33 هزار و 400 دختر زیر 15 سال ازدواج کردند که این میزان در سال 1389 به 43 هزار و 450 مورد رسیده است . به گفته کارشناسان، تعداد ازدواجهای کودکان به دلیل رسم و رسومات سنتی در مناطق روستایی بیشتر از نقاط شهری است اما براساس آمارها با توجه به مهاجرت روستاییان به شهرها آمار ازدواج کودکان در نقاط شهری 55 درصد و در روستاها 45 درصد است . توضیح دادستان کل کشور :  پای ازدواج کودکان حتی به جلسه سخنگوی قوه قضائیه هم باز شد و حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه ای گفت : گاهی ازدواج ها الزاما زناشویی نیست شاید عقد باشد ولی زناشویی انجام نشود . مثلا برای محرم شدن یک مرد به یک زن عقدی میان دختر خوانده می شود یا موارد دیگر . ازدواج 75 کودک زیر 10 سال در تهران در ادامه ماجرای ازدواج کودکان ، ثبت احوال استان تهران از ازدواج 75 کودک زیر 10 سال در سال جاری خبر داد . در این میان احمد توسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور اعلام کرد : ثبت ازدواج پایین ‌تر از سن قانونی برای دختران و پسران ، بدون حکم دادگاه تخلف است و در صورت مشاهده یا گزارش بی‌شک با آن برخورد می‌شود . احمد تویسرکانی درباره ثبت تعدادی ازدواج کمتر از سن قانونی گفت : بیان کردن کلی این موضوع مشکلی را حل نمی‌کند ، باید مصادیق این نوع ازدواج‌ها اعلام شود تا بررسی‌های لازم در مورد آن صورت گیرد . از ازدواج‌های دختر و پسرهای کمتر از سن قانونی اطلاعی ندارم و نمی‌دانم کدام مسئول در ثبت احوال از این ازدواج‌ها اطلاع داده است . معاون قوه قضائیه در پاسخ به اینکه گویا ازدواج‌ها با تشخیص پزشکی قانونی ثبت شده است گفت : این خلاف قانون است و در صورتی که بدانیم کدام دفتر خانه ازدواج‌های زیر سن قانونی را ثبت کرده است با آن برخورد انتظامی می‌کنیم . قانون ازدواج کودکان خوب یا بد ؟ هر چند رئیس سازمان ثبت اسناد کشور گفته ثبت ازدواج کودکان با حکم دادگاه بلامانع است ولی آیا قوانین موجود در این خصوص به نفع کودکان است ؟ ماده 1041 قانون مدنی می گوید : عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر‌قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت‌مصلحت با تشخیص دادگاه صالح . ولی در این میان دکتر علی فایضی حقوقدان و از مدیران دفترخانه های ازدواج و طلاق تهران در گفتگو با مهر می گوید : این ماده واحده قانونی مشکلی ندارد ولی اگر به تبعات این نوع ازدواج ها و پیشگیری از آسیبها نگاه کنیم باید کمی روی این قانون تامل است . وی افزود : پزشکی قانونی یا دادگاه می گوید این فرد به بلوغ جنسی رسیده و می تواند ازدواج کند ولی آیا به بلوغ فکری و اجتماعی هم رسیده است؟ همین امر موجب طلاق های زود هنگام و افزایش آمار طلاق و سایر اسیبها می شود . بهتر است در کنار این ماده واحده قانونی چند تبصره هم گنجانده شود .
ندای‌ مسیح : تبصره مورد نظر آقای دکتر قبل از انقلاب توسط رهبر کبیر در تحریر الوسیله داده شده !!؟
380792_567431966604551_2041760224_n
ندای‌ مسیح : این هم سند تاریخی‌ برای هضم راحتتر قضیه !!
424385_394077747276084_1849291881_n

بازداشت دو تن از دگراندیشان ( غیر تثلیثی ) در رشت


bazdasht-home-church-iranماموران اداره اطلاعات رشت، روز دوشنبه در آخرین روز سال نو میلادی با مراجعه به منزل دو تن از دگر اندیشان غیرتثلیثی  که از اعضای گروه کلیسای ایران در رشت می باشند ضمن بازرسی و تفتیش منزل، این افراد را بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال دادند.
به گزارش « محبت نیوز»، آقای کوروش لاهوتی ، سخنگوی گروه موسوم به کلیسای ایران در گفتگو با رهسا نیوز ضمن اعلام این خبر، اسامی بازداشت شدگان را محمدرضا ( یوهان ) امیدی و بهزاد تعالی پسند ذکر کردند . ایشان در این گفتگو اشاره ایی به نحوه بازداشت، دلایل و جزئیات دستگیری این افراد اشاره ایی نکرد . لاهوتی همچنین با اشاره به وضعیت دیگر زندانیان دگراندیش عضو گروه کلیسای ایران ، از آخرین وضعیت آقایان علیرضا سیدیان و محمد رضا حسینی خبر داد و گفت : « آنان هم اکنون در زندان اوین بسر می برند ولی طی ماههای گذشته ، تعدادی از اعضای گروه کلیسای ایران از جمله آقایان وحید روغنگیر و سروش سرایی و تعدادی دیگر… در کلیسای خانگی شیراز دستگیر شده اند که همچنان بلاتکلیف و بدون رسیدگی در بازداشت و زندان بسر میبرند . شایان ذکر است که « یوسف ندرخانی » از همفکران و دیگر عضو این گروه غیر تثلیثی نیز که پیشتر با خطر اعدام مواجه بود پس از آزادی از زندان ، در اولین روز از کریسمس و در آستانه سال نو مسیحی بر اساس محکومیتی که در پرونده مفتوح اش در سال 85 از سوی دادگاه انقلاب برای وی صادر شده است در ظهر روز سه شنبه 5 دی ماه 1391 ( 25 دسامبر 2012) جهت اجرای 45 روز از حکم 3 سال حبس تعزیری خود بازداشت و روانه زندان لاکان رشت شد . همچنین گفته می شود « بهنام ایرانی » از دیگر اعضای این گروه که همفکرانش از وی به عنوان کشیش یاد می کنند نیز همچنان در شرایط سخت و با وضعیتی جسمانی نامساعد و بیمار و بدون رسیدگیهای درمانی در زندان کرج بسر میبرد . لازم به یادآوریست گروه موسوم به ( کلیسای ایران ) هیچ ارتباطی با كلیساهای ساختمانی و رسمی ایران ندارد. این افراد از (پیروان مکتب ویلیام برانهایم)می باشند . اعتقادات این گروه در ارتباط با فرقه یگانه انگاران پنطیکاستی ( تنها عیسی ) است كه بخاطر رد تعلیمات مورد قبول كلیساهای پروتستان و كاتولیك در مورد تثلیث مقدس و بدلیل مكاشفات خاص شخصی كه از كتاب مقدس دارند به آنان عنوان » مسیحیان غیر تثلیثی » داده اند .

 کشیش مسیحی با لباس زندان جهت مداوا به بیمارستان انتقال یافت !


vruir-a-evin« ورویر آوانسیان » از کشیشان کلیسای ایران در حالی که لباس زندان بر تن داشت بهمراه تعدادی از ماموران زندان جهت مداوا و عمل دیالیز به بیمارستان تخصصی اعزام و پس از آن مجددن به بازداشتگاه زندان اوین منتقل شد .
به نقل از گزارشگران آژانس خبری مسیحیان ایران « محبت نیوز»، کشیش «ورویر آوانسیان» از ایرانیان ارامنه مسیحی جهت انجام عمل دیالیز از بازداشتگاه زندان اوین به بیمارستان انتقال یافت . « ورویر آوانسیان » در حالی که چند مامور زندان وی را همراهی می کردند، و در شرایطی که هوا به شدت سرد بوده بدون هیچ پوشش گرم کننده و در حالی که فقط لباس زندان ! برتن داشت به بخش مرکز فوق تخصصی شهید هاشمی نژاد منتقل و پس از انجام عمل دیالیز مجددن به بازداشتگاه زندان اوین بازگشت . وی همچنین در حین انجام مراحل عمل دیالیز اجازه یافت تا به مدت کوتاهی در حضور مامورین با همسرش « ریما » نیز دیدار کند . به گفته شاهدان عینی ، این کشیش و روحانی مسیحی که بیش از 17 سال عمر خود را صرف خدمات روحانی به کلیساهای ایران کرده و به شدت نیز بیمار می باشد، جهت مداوا و عمل دیالیز با وضعیتی همانند مجرمان و با لباس متهمین برای مداوا به بیمارستان انتقال یافت ! این در حالی است که چندی پیش رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی محیط زندانهای ایران را همچون هتل توصیف کرده و گفته بود جمهوری اسلامی ایران بر خلاف سایر کشورها حتا برای مجرمان هم شأن و منزلت قائل است !کشیش « ورویر آوانسیان » در حالی با ظاهر و لباس یک فرد زندانی توسط ماموران زندان به بیمارستان انتقال یافته که از سوی مسئولان امنیتی و قضایی تاکنون علت و دلایل بازداشت ایشان هنوز مشخص نشده است . منابع خبری همچنین شرایط جسمی این کشیش مسیحی 60 ساله را با توجه به سوابق بیماری اش رضایت بخش ندانسته و گزارش شده که تداوم بازداشت ایشان با توجه به شرایط فعلی بازداشتگاهها و زندانها می تواند برای سلامتی ایشان بسیار خطرناک باشد . کشیش « ورویر » در حال حاظر به دلیل کسالت و بیماری شدید قلبی و جراحی‌های بسیار که تاکنون انجام داده است خود را از سمت کشیش ی مدتها پیش بازنشست کرد. وی همچنین بدلیل دیابت و از کارافتادگی کلیه هایش در روزهای یکشنبه ، سه شنبه ، و پنجشنبه هر هفته نیاز به انجام عمل دیالیز در بیمارستان تخصصی کلیوی هاشمی نژاد دارد . لازم به یادآوری است که کشیش « ورویر آوانسیان » در روز پنجشنبه مورخ 7 دی ماه 1391 برابر با ( 27 دسامبر 2012) بهمراه 50 تن از نوکیشان مسیحی فارسی زبان ساکن تهران ، که به مناسبت زاد روز تولد عیسای مسیح – كریسمس- و سال نو میلادی به منظور دعا و شكرگذاری و پرستش در خانه ای واقع در منطقه شمالی تهران گردهم آمده بودند، با یورش و دخالت ماموران امنیتی بازداشت شد وی سپس از آنجا به مکان نامعلومی انتقال یافت . همچنین بر اساس گزارشهای رسیده به «محبت نیوز»، پس از بازداشت این کشیش هنرمند مسیحی و انتقال ایشان به مکان نامعلوم، فردای آن روز ، جمعه 8 دی ماه (28 دسامبر) به کشیش « ورویر » اجازه داده می شود تا به مدت یک دقیقه و بطور محدود با منزل خود تماس گرفته و فقط خبر سلامتی خود را به خانواده اش بدهد ، وی گویا قادر نبوده تا توضیح بیشتری در خصوص وضعیت سلامت و یا محل نگهداری خود، در این مکالمه تلفنی به همسر خود بدهد . در روز شنبه مورخ 9 دی ماه ( 29 دسامبر 2012) یکی از ماموران زندان اوین با منزل کشیش ورویر تماس گرفته و ضمن گفتگو با همسر ایشان از وی می خواهد تا داروهای مورد نیاز کشیش ورویر را به محل زندان اوین بیاورد . خانم « ریما » همسر کشیش ورویر نیز پس از عزیمت به محل زندان اوین و تحویل داروها، به ماموران زندان اعلام کرد که در صورت وقوع هرگونه پیش آمدی مسئولیت جان و سلامت همسرش برعهده مسئولین زندان و مقامات امنیتی خواهد بود . لذا نظر به اینکه تاکنون دلیل خاصی برای بازداشت کشیش « ورویر آوانسیان » مشخص نشده و صرف اینکه وی در یک گردهمایی ویژه مسیحیان که بمناسبت جشن کریسمس – زاد روز عیسای مسیح – شرکت داشته ، نمیتواند برای یک کشیش مسیحی جرم تلقی گردد ؛ از عموم مسیحیان و کلیساها در سراسر جهان تقاضا داریم تا برای رفع سوتفاهمات و سلامت ایشان و آزادی هر چه سریعتر این کشیش هنرمند « ورویر آوانسیان » در دعا باشیم .

481400_455890264468250_902639669_nبسياري از مردم كتاب» شازده كوچولو اثر اگزوپري » را مي شناسند. اما شايد همه ندانند كه او خلبان جنگي بود و با نازيها جنگيد وكشته شد . قبل از شروع جنگ جهاني دوم اگزوپري در اسپانيا با ديكتاتوري فرانكو مي جنگيد . او تجربه هاي حيرت آو خود را در مجموعه ا ي به نام لبخند گرد آوري كرده است… در يكي از خاطراتش مي نويسد كه او را اسير كردند و به زندان انداختند او كه از روي رفتارهاي خشونت آميز نگهبانها حدس زده بود كه روز بعد اعدامش خواهند كرد … مينويسد : مطمئن بودم كه مرا اعدام خواهند كرد به همين دليل بشدت نگران بودم . جيبهايم را گشتم تا شايد سيگاري پيدا كنم كه از زير دست آنها كه حسابي لباسهايم را گشته بودند در رفته باشد يكي پيدا كردم وبا دست هاي لرزان آن را به لبهايم گذاشتم ولي كبريت نداشتم . از ميان نرده ها به زندانبانم نگاه كردم . او حتي نگاهي هم به من نينداخت درست مانند يك مجسمه آنجا ايستاده بود فرياد زدم : هي رفيق كبريت داري؟!! به من نگاه كرد شانه هايش را بالا انداخت وبه طرفم آمد . نزديك تر كه آمد و كبريتش را روشن كرد بي اختيار نگاهش به نگاه من دوخته شد .لبخند زدم ونمي دانم چرا؟ شايد از شدت اضطراب، شايد به خاطر اين كه خيلي به او نزديك بودم و نمي توانستم لبخند نزنم . در هر حال لبخند زدم وانگار نوري فاصله بين دلهاي ما را پر كرد ميدانستم كه او به هيچ وجه چنين چيزي را نميخواهد …. ولي گرماي لبخند من از ميله ها گذشت وبه او رسيد و روي لبهاي او هم لبخند شكفت . سيگارم را روشن كرد ولي نرفت و همانجا ايستاد مستقيم در چشمهايم نگاه كرد و لبخند زد من حالا با علم به اينكه او نه يك نگهبان زندان كه يك انسان است به او لبخند زدم نگاه او حال و هواي ديگري پيدا كرده بود . پرسيد: بچه داري؟ با دستهاي لرزان كيف پولم را بيرون آوردم وعكس اعضاي خانواده ام را به او نشان دادم وگفتم : آره ايناهاش !او هم عكس بچه هايش را به من نشان داد ودرباره نقشه ها و آرزوهايي كه براي آنها داشت برايم صحبت كرد. اشك به چشمهايم هجوم آورد . گفتم كه مي ترسم ديگر هرگز خانواده ام را نبينم.. ديگر نبينم كه بچه هايم چطور بزرگ مي شوند . چشم هاي او هم پر از اشك شدند. ناگهان بي آنكه كه حرفي بزند . قفل در سلول مرا باز كرد ومرا بيرون برد. بعد هم مرا بيرون زندان و جاده پشتي آن كه به شهر منتهي مي شد هدايت كرد نزديك شهر كه رسيديم تنهايم گذاشت و برگشت بي آنكه كلمه اي حرف بزند…!
يك لبخند زندگي مرا نجات داد …
انجیل یوحنا باب 7 آیات 37 تا 39 آیۀ 37 – در آخرین روزی که مهمترین روز عید بود ، عیسی ایستاد و با صدای بلند گفت : (( اگر کسی تشنه است نزد من بیاید و بنوشد .  38 – چنان که کلام خدا می فرماید : نهرهای آب زنده از درون آن کسی که به من ایمان بیاورد جاری خواهد گشت . )) 39 – این سخنان را دربارۀ روح القدّس ، که می باید به مومنین او داده شود می گفت و چون هنوز عیسی جلال نیافته بود روح القّدس عطا نشده بود .