استر Esther : این لغت به معنای نهفته می باشد.
در
زبان فارسی استر به معنی ستاره می باشد و احتمال دارد نام استر از ستاره
زهره که در زبان یونانی آستر نامیده می شود ، گرفته شده باشد . اما در زبان
عبری به معنی نهفته یا پنهان شده می باشد ، که یهودیان باور دارند که به
علت مخفی کردن نام و نژاد خود از پادشاه ، وی را استر نامیدند . به علت
سرپیچی وشتی ملکه از فرمان پادشاه اخشورش ،
پادشاه پارس و ماد که بر 127 استان فرمان می راند ، و عدم حضورش در پیشگاه
وی در یک میهمانی ، اخشورش غظبناک شده و فرمانی صادر کرد که دیگر وشتی به
حضور وی نیاید و مقام و رتبه ملوکانه او ، به شخص دیگری واگذار شود . استر
دختر ابیحایل از طایفه بنیامین و دختر عموی مردخای که دختری زیبا بود ،
بواسطه مردخای که در کاخ شوشن کار می کرد ، به دربار راه یافت . و به
درخواست مردخای ، نژاد و نام اصلی خود را که هدسه بود ، فاش نکرد . در سال
هفتم سلطنت ، اخشورش با استر که دختری یهودی بود ازدواج کرده و استر مقام
ملکه بودن را به دست آورد . به واسطه استر وی فرمانی را که بر اساس کینه
توزی هامان نسبت به یهودیان جهت هلاکت آنان نوشته بود ، لغو کرده و هامان
را به دار می کشد . و مقام و املاک وی را به استر می دهد ، و استر آنرا به
مردخای واگذار می کند . بواسطه لغو این فرمان یهودیان هر ساله آنروز را
پوریم نامیده و جشن می گیرند .
منابع کتاب مقدس: استر باب ۲ ، ۸
منابع کتاب مقدس: استر باب ۲ ، ۸
آرامگاه استر و مردخای، همدان