هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)

حکومت ایران را از مسئولیت قتل ستار بهشتی گریزی نیست

aksariat.jpg
روز ١٣ آبان، تنها چهار روز پس از دستگیری ستار بهشتی، وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران، این فرزند دلاور مردم ایران در زندان اوین کشته شد. نام ستار بهشتی در کنار نام های بسیاری از دیگر جان باختگان که شکنجه گران جمهوری اسلامی با کشتن آنها، زبونی و شکست خود را پذیرفتند، ثبت شد. تاریخ معاصر ایران پر است از این نام ها، نام هایی که شاعران ما در سروده ها ستوده اند، نام هایی که در حافظه تاریخی ما می درخشد. ستار بهشتی نیز مانند قهرمانان نسل های پیش، شکنجه گران را به زانو درآورد. مرگ او، گواهی بر درماندگی حاکمانی است که به ندای حق طلبانه جوانانی که در زندگی خود جز استبداد مذهبی را تجربه نکرده و با این حال، آزادی را فریاد کرده اند، پاسخی جز ددمنشی ندارند.

ما فقدان جوان برومندی را که تصاویر او در کنار مادرش پیش چشمان ماست به خانواده ستار بهشتی تسلیت می گوییم. باشد تا طنین گسترده آوای دادخواهی ستار بهشتی، مرهمی بر زخم دل خانواده او شود.

با همه تلاشی که برای لاپوشانی جنایت دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی از سوی مقامات این حکومت صورت می گیرد، حکومت ایران را از مسئولیت قتل ستار بهشتی گریزی نیست. ستار بهشتی تنها و تنها به جرم سخن گفتن به زندان رفت و کشته شد. وبلاگ او هنوز در دسترس همگان و گواه بر تهدیدهایی است که ستار بهشتی به جان خرید تا خاموش نشود. شهادت ٤١ زندانی سیاسی شناخته شده درباره آنچه از آثار شکنجه بر بدن ستار بهشتی دیده اند، موجود و غیرقابل انکار است. به اعتراف خود دادستان کل جمهوری اسلامی، پزشکی قانونی آثار شکنجه بر جسد این زندانی سیاسی را ثبت کرده است. حکومتی که درهای زندانهایش حتی به روی مقامات مسئول اجرایی بسته است (انگیزه آنان برای درخواست بازدید از زندانها هر چه می خواهد باشد)، در زندان ها چیزها برای پنهان کردن دارد.

اگر آقای محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران با طرح خواست بازدید از زندانها تنها به فکر دوست زندانی خود نبوده است، اکنون باید رسیدگی به پرونده قتل ستار بهشتی را به دست گیرد. رئیس جمهوری اسلامی، رئیس کابینه ای است که وزیر اطلاعات در آن عضویت دارد. وزارت اطلاعات، از متهمان به قتل ستار بهشتی است. آقای احمدی نژاد می داند وظیفه او در این مورد چیست. او به خوبی آگاه است اگر در این باره سکوت کند، فردا باید پاسخگو باشد. آقای احمدی نژاد برای آنکه در این ماه های پایانی مسئولیتش لااقل یک گام برای روشن شدن ابعاد بیداد در زندانها بردارد، نیازی به پرداخت هزینه سنگینی هم ندارد. همان گونه که آقای محمد خاتمی در سال ١٣٧٧ناگزیر شد مسئولیت وزارت اطلاعات در قتل های زنجیره ای را علنی کند، امروز نیز انتظار افکار عمومی از رئیس جمهوری اسلامی ایران روشن است: او مسئول است که جلوی لاپوشانی قتل ستار بهشتی را بگیرد.