کار میخ

روزی شخصی قسط خرید خانه داشت،خانه مورد نظر را پیدا میکند،و شیفته خانه میشود،وقتی به پای خرید میرسد فروشنده میگوید من خانه را به یک شرط میفروشم که من یک میخ به هرجای خانه که میخواهم بزنم.و هر چه میخواهم به آن میخ آویزان کنم ، خریدار که نمیخواست خانه را از دست بدهد قبول کرد.

خانه خریداری میشه،چند روز بعد صاحب خانه قدیمی در میزنه و میگه من آمدم تا میخی که گفتم را بزنم،خریدار طبقه قرارداد اجازه میده،شخص وارد میشه و بهترین قسمت خانه را انتخاب میکنه ومیخ را میکوبد و میرود.

چند روز بعد دوباره ان شخص میاد و یک حیوان مرده را به میخ میزنه و میرود،چند روزی میگذرد و ان شخص نمیاد تا لاشه حیوان را ببرد.بوی بد همه خانه را فرا میگیرد،با باز کردن پنجره ،در،با استفاده از مواد خوشبو کننده هیچ فرقی نمیکند،وبو نمیرود،

از شخص میخواهند که بیاد و ان لاشه را از خانه به بیرون ببرد،شخص در جواب میگوید میخ مال من است ومن اختیار میخ خودم را دارم هرچه بخواهم به ان آویزان میکنم .

چندوقت گذشت و آنها دیدن نمیتوانن در ان خانه زندگی کنند،و خانه را به زیر قیمت به همان شخص قبلی فروخته و از آنجا میروند .

شیطان با انسانها همین کارو میکند،اگر شخصی اجازه بده شیطان یک میخ به قلب و زندگیش بزند ،شیطان از این فرصت استفاده میکند و هروقت بخواهد هرچیزی که بخواهد به ان میخ آویزان میکند ،

عیسی مسیح بر روی صلیب به دست و پاهایش میخ کوبیده شد،برای گناهان من و شما،واو بر شیطان پیروز شد، با ایمان به،عیسی مسیح،او اجازه به شیطان نمیدهد که حتی یک میخ به زندگی ما بزند.