ال الیان، خدای تعالی



نام دیگری که خدا بوسیلهٔ آن خود را آشکار می‌سازد ( ال الیان ) است.

در کتاب پیدایش فصل چهاردهم،آیات ۱۸ تا ۲۰ می بینیم که ابراهیم بوسیلهٔ ملکی صدق که کاهن ال الیان یعنی خدا تعالی است برکت می‌یابد. کلام خدا می فرماید: (و ملکی صادق پادشاه سالیم نان و شراب را بیرون آورد و او کاهن خدای تعالی بود و او را مبارک خواند ه و گفت مبارک باد ابرام از جانب خدای تعالی که مالک آسمان و زمین و متبارک باد خدای تعالی که دشمنانت را به دستت تسلیم کرد و او را از هر چیز ده‌‌ یک داد)

نام ال الیان نشان میدهد که خدا مالک آسمان و زمین است . به عبارت دیگر الوهیم که در ابتدا آسمانها و زمین را آفرید،همان خدای تعالایی است که مالک محق آنچه آفریده می‌باشد.

امروز برای ما معانی این اعتبار این است که خدا قادر است تمام احتیاجات مادی و روحانی ما را فراهم کند ،چون او تمام خلقت را تحت فرمان خود دارد .


جائی هست که : 
مشت می‌کوبم بر در
پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها
من دچار خفقانم، خفقان
من به تنگ آمده‌ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم
آی! با شما هستم
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی می‌گردم
لب بامی
سر کوهی
دل صحرایی
که در آن‌جا نفسی تازه کنم
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد!
من هوارم را سر خواهم داد!
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفته‌ی چند!
چه کسی می‌آید با من فریاد کند”
فریدون مشیری
الوهیم، خدای قادر




کتاب پیدایش در اولین اشاره خود به خدا او را (الوهیم) نامیده است. واژه عبری الوهیم از دو واژه کوتاهتر گرفته شده است: یکی‌ به معنای قادر ،قوی،برجسته و دیگری به معنای اعلام نمودن یا سوگند خوردن است.

الوهیم خدای قادری است که به وسیلهٔ کلام و وعدهای خود که به ،،پیمانها معروفند، خود را به مخلوقاتش بسته است.

الوهیم خدای عهد نگهدارنده، خدای خالق نیز هست. او نه فقط خالق اجسام مادی است که در فصل اول کتاب پیدایش ذکر گردیده بلکه او خدائی است که فرشتگان را نیز خلق نموده است.. بنابراین از واژه الوهیم می اموزیم که خدای خالق مقتدر حیات مادی و روحانی است و او به خاطر نفع مخلوقاتش توسط پیمانهایش خود را به آنان بسته است.

زخمی که نمی بینیم :

می دانید؟ خشونت همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و دماغ خونی نیست. خشونت، تحقیر، آزارو گاهی یک نگاه است. نگاه مردی به یقه ی پایین آمده ی لباس زنی وقتی که دولا شده و چایی تعارف می کند. نگاه برادری است به خواهرش وقتی در مهمانی بلند خندیده. نگاهی که ما نمی بیینیم. که نمی دانیم ادامه اش وقتی چشم های ما در مجلس نیستند چیست. ترسی است که ارام آرام در طول زمان بر جان زن نشسته 

خشونت بی کلام، بی تماس بدنی، مردی است که در را که باز می کند زن ناگهان مضطرب می شود، غمگین می شود. نمی داند چرا. در حضور مرد انگار کلافه باشد. انگار خودش نباشد. انگار بترسد که خوب نیست. که کم است. که باید لاغرتر باشد چاق تر باشد زیباتر باشد خوشحال تر باشد سنگین تر باشد سکسی تر باشد خانه دارتر باشد عاقل تر باشد. خشونت آن چیزی است که زن نیست و فکر میکند باید باشد. خشونت آن نقابی است که زن می زند به صورتش تا خودش نباشد تا برای مرد کافی باشد. مرد می تواند زن را له کند بدون اینکه حتی لمس اش کند. بدون اینکه حتی بخواهد لهش کند. این ارث مردان است که از پدران پدرانشان بهشان رسیده 
خشونت، آزار، تحقیر امتداد همان "مادر جنده ها، جنده ها، خواهر جنده ها، مادرش را فلان ها، عمه اش را بیسار"هایی است(باعرض پوزش) که به شوخی و جدی به هم و به دیگران می گوییم. خشونت، آزار، تحقیر همان "زن صفت، مثل زن گریه می کردی"هایی است که بچه هایمان از خیلی کودکی یاد می گیرند. 

خشونت، آزار، تحقیر، پله های بعدی نردبانی هستند که پله ی اولش با فلانی و بیساری معاشرت نکن چون... فلان لباس را نپوش چون...است. چون هایی که اسمشان می شود "عشق". عشق هایی که می شوند ابزار کنترل. که منتهی می شوند به زنانی بی اعتماد به نفس، بی قدرت، غمگین، تحقیر شده، ترسان، وابسته، تهدید به ترک شده و شاید کتک خورده که فکر می کنند همه ی زخم هایشان از عشق است. که مرد عاشق زخم می زند و زخم بالاخره خوب می شود. 

خشونت زنی است که زیر نفس های آغشته به بوی الکل مردش تظاهر به لذت می کند و فکر می کند قاعده ی بازی همین است. خشونت توجیه آزار روحی، کلامی، جسمی، جنسی مردی است که مست است. مستی انگار عذر موجهی باشد برای ناموجه ترین رفتارها. 

می دانید؟ کتک بدترین نوع خشونت علیه زنان نیست. کبودی و زخم و شکستگی خوب می شوند. قدرت و شادابی و باور به خویشی که از زن در طول ماهها و سالها گرفته می شود گاهی هیچ وقت، هیچ وقت، ترمیم نمی شود 

خشونت دست سنگین پدری است که بر صورت دخترک 9 ساله اش بلند می شود اما هرگز فرود نمی آید. 
خشونت گردنکشی برادری است که نگاه پسرک معصوم همسایه را کور می کند و خواهر را ناامید می کند از عشق پاک و دیوار به دیوار همسایگی 
. خشونت آروغ زدن های شوهر است به جای دستت درد نکند برای دستپخت عالی یک صبح تا ظهر حبس شدن در آَشپزخانه . 
خشونت قانون نابرابر حق قیومیت پدربزرگی است که در فقدان پدر ، صاحب بلامنازع نوه ی دختری اش می شود بی اینکه حضور مادر در جایی دیده شده باشد. خشونت حق ارثی است که پس از مرگ پدر به تو داده می شود نیم آن چیزی که برادرت می گیرد و تازه منت بر سرت می گذارند که نان آور خانه ات دیگری است . خشونت خود ما زنانیم که تمامی اینها را می پذیریم بی هیچ اعتراضی و آن کسی را هم که در میانمان به اعتراض بلند می شود با القاب زن فلان و بهمان به سخره می گیریم . خشونت خود خودمانیم و از ماست که بر ماست...
حكايت

پل يك دستگاه اتومبيل سواري به عنوان عيدي از برادرش دريافت كرده بود. شب عيد هنگامي كه پل از اداره اش بيرون آمد متوجه پسر بچه شيطاني شد كه دور و بر ماشين نو و براقش قدم مي زد و آن را تحسين مي كرد.

پل نزديك ماشين كه رسيد پسر پرسيد: » اين ماشين مال شماست ، آقا؟».

پل سرش را به علامت تائيد تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عيدي به من داده است».

پسر متعجب شد و گفت: «منظورتان اين است كه برادرتان اين ماشين را همين جوري، بدون اين كه ديناري بابت آن پرداخت كنيد، به شما داده است؟ آخ جون، اي كاش…»

البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزويي مي خواهد بكند. او مي خواست آرزو كند. كه اي كاش او هم يك همچو برادري داشت.

اما آنچه كه پسر گفت سرتا پاي وجود پل را به لرزه درآورد:» اي كاش من هم يك همچو برادري بودم.»

پل مات و مبهوت به پسر نگاه كرد و سپس با يك انگيزه آني گفت: «دوست داري با ماشين يه گشتي بزنيم؟»"اوه بله، دوست دارم.»

تازه راه افتاده بودند كه پسر به طرف پل بر گشت و با چشماني كه از خوشحالي برق مي زد، گفت: «آقا، مي شه خواهش كنم كه بري به طرف خونه ما؟».

پل لبخند زد. او خوب فهميد كه پسر چه مي خواهد بگويد. او مي خواست به همسايگانش نشان دهد كه توي چه ماشين بزرگ و شيكي به خانه برگشته است.

اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: » بي زحمت اونجايي كه دو تا پله داره، نگهداريد.».

پسر از پله ها بالا دويد. چيزي نگذشت كه پل صداي برگشتن او را شنيد، اما او ديگر تند و تيـز بر نمي گشت.

او برادر كوچك فلج و زمين گير خود را بر پشت حمل كرده بود. سپس او را روي پله پائيني نشاند و به طرف ماشين اشاره كرد :..

» اوناهاش، جيمي، مي بيني؟ درست همون طوريه كه طبقه بالا برات تعريف كردم. برادرش عيدي بهش داده و او ديناري بابت آن پرداخت نكرده.

يه روزي من هم يه همچو ماشيني به تو هديه خواهم داد . اونوقت مي توني براي خودت بگردي و چيزهاي قشنگ ويترين مغازه هاي شب عيد رو، همان طوري كه هميشه برات شرح مي دم، ببيني.»

پل در حالي كه اشكهاي گوشه چشمش را پاك مي كرد از ماشين پياده شد و پسربچه را در صندلي جلوئي ماشين نشاند.

برادر بزرگتر، با چشماني براق و درخشان، كنار او نشست و سه تائي رهسپار گردشي فراموش ناشدني شدند.

در مسابقه ی زندگی گل زدن هنر نیست بلکه گل شدن هنره !
4 سال حبس به جرم آموزش به کودکان محروم


گزارش تفصیلی از وضعیت سه زندانی بهایی شیراز


هاله روحی ٢٩ ساله؛ رها ثابت ٣٣ ساله؛ و ساسان تقوا ٣٢ ساله پس از گذشت قریب به دو سال همچنان در زندان اطلاعات شیراز (معروف به پلاک 100 ) به سر می برند. از آنجا که مکان نگهداری این افراد زندان عمومی شهر نیست، آنها در طول این مدت از حقوق اولیه ی زندانیان نظیر معاشرت با افراد دیگر، هواخوری کافی، استفاده منظم از تلفن و مرخصی قانونی محروم بوده اند.
****
«بازداشت در حین انجام خدمات انسان دوستانه»
کمیته ی گزارشگران حقوق بشر - اردیبهشت ماه سال 85 تعدادی از جوانان حین انجام خدمات اجتماعی و انسان دوستانه در چارچوب یک برنامه سواد آموزی که توسط یونیسف حمایت میشد،به تدریس کودکان بی بضاعت و بعضا خیابانی مناطق محروم شیراز می پرداختند ، ایشان که حدود 54 نفرشان بهایی بودند، هنگامی که در محله های مختلف به خدمت مشغول بودند به طور همزمان بازداشت می شوند. افراد غیر بهایی شب اول آزاد می شوند اما 54 بهایی 6 روز را در بازداشت و در وضعیتی نامناسب می گذرانند و سه نفر از ایشان به نام های ساسان تقوی، رها ثابت و هاله روحی به مدت 1 ماه در بازداشت موقت نگه داشته می شوند.
«تشکیل دادگاه»
مدتی بعد دادگاه آنها که از معیارهای یک دادگاه صالح به دور بود تشکیل می شود و 51 نفر آنها با وجود داشتن مجوز فعالیت از سوی شورای اسلامی شهر شیراز به اتهام های: عضویت در گروهک غیر قانونی و تبلیغ به نفع گروههای مخالف نظام اسلامی محاکمه می شوند. همچنین علیرغم دفاعیه ی این گروه مبنی بر عدم وجود سر گروه، آقای ساسان تقوی و خانم ها رها ثابت سروستانی و هاله روحی جهرمی به تشکیل و اداره دستجات و گروههای غیر قانونی نیز متهم می شوند.
حکم دادگاه برای این سه نفر به صورت چهار سال حبس تعزیری که از آبان سال 86 شروع شده و برای 51 نفر باقیمانده ، یک سال حبس تعلیقی مشروط به شرکت در کلاس هایی تحت عنوان "تبلیغات اسلامی" به مدت سه سال صادر گردید که از اسفند سال 86 شروع شده است. عدم شرکت در این کلاس ها برابر با اجرای حکم زندان یاد شده می باشد. شایان ذکر است این کلاس ها بنا به دستور دادستان استان تنها می بایست شامل مباحث اسلامی از جمله معاد، نبوت و توحید باشد و به هیچ وجه نباید به اعتقادات کسی توهین شود، در صورتی که متاسفانه این افراد هر جلسه با انواع توهین به اعتقادات رو به رو هستند.
«افشای سند بی گناهی»
سال گذشته و در حالی که سه تن از بازداشتیان ماه دهم بازداشت خود را می گذراندند سندی منتشر شد که حکم به آزادی این سه تن و بی گناهی گروه 54 نفره ایشان می داد. طبق سند یاد شده که گزارشی بر اساس تحقیقات "ولی رستمی" بازرس و مشاور حقوقی دفتر امام جمعه و نماینده ی ولی فقیه در شیراز بود ؛ توقف احکام صادره لازم الاجرا می نمود. در قسمتی از این نامه که نقل قول یکی از ساکنین و معتمدین محله ی مهدی آباد است، می خوانیم: " این افراد از آغاز فعالیت تا کنون با هدف خیر اندیشی و خدمت انساندوستانه به نوجوانان و جوانان هفته ای یک مرتبه کلاس داشتند و بیشتر کلاسها جنبه نقاشی و آموزش خط و بهداشتی و اخلاقی داشت و هیچگونه اظهار نظری در خصوص مسایل دینی و سیاسی نداشتند و هیچ وقت از بهائیت نه اسمی و نه عنوانی مطرح نکردند از نحوه آموزش و حضور در بین نوجوانان و جوانان این محله اظهار رضایت می کردند و معتقد بودند از زمان حضور این افراد در محله مهدی آباد روش آداب و معاشرت و اخلاق اجتماعی جوانان تغییر مثبت داشته بگونه ای که باعث دلگرمی خانواده ها و امیدواری نسبت به آینده فرزندان از نظر تربیتی گردیده بودند. "
با وجود اینکه حتی تبلیغ دیانت بهایی بنا بر ماده ی 19 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر نمی تواند جرم محسوب شود این سند مشخص می کرد که فعالیت ایشان کاملا انسان دوستانه بوده و جنبه ی تبلیغی نداشته است.
«آخرین وضعیت»
هاله روحی ٢٩ ساله؛ رها ثابت ٣٣ ساله؛ و ساسان تقوا ٣٢ ساله پس از گذشت قریب به دو سال همچنان در زندان اطلاعات شیراز (معروف به پلاک 100 ) به سر می برند. از آنجا که مکان نگهداری این افراد زندان عمومی شهر نیست، آنها در طول این مدت از حقوق اولیه ی زندانیان نظیر معاشرت با افراد دیگر، هواخوری کافی، استفاده منظم از تلفن و مرخصی قانونی محروم بوده اند. در حالی که درخواست برائت سه زندانی بهایی در شیراز در اسفند ماه سال گذشته به دادگستری ارسال شده، هنوز هیچ گونه پاسخی در این خصوص به خانواده های این زندانیان داده نشده است.
گفتنی است ساسان تقوا که از ابتدای بازداشت به علت تصادف شدید از سلامت جسمانی مناسبی برخوردار نبوده ، در روز 11 مرداد تحت عمل جراحی روی پایشان قرار گرفته و پس از حدود یک ماه مرخصی استعلاجی که به صورت توقف حکم انجام گرفت ، به زندان بازگردانده شد. وی هم اکنون از درد شدید پا رنج می برد و تمام مدت زندان خود را به صورت انفرادی گذرانده است
خدا خود را درون انسان آشکار می‌کند



کتاب مقدس هرگز سعی‌ ندارد وجود خدا را ثابت کند.

کلام خدا با دو حقیقت آغاز میشود:

نخست اینکه خدا وجود دارد،و دوم اینکه چنین دانشی که خدا وجود دارد در قلب تمام کسانی‌ که عمدا این حقیقت را ردّ نمیکنند یافت میشود.گفته شده است که،کسی‌ تا به حال با این اعتقاد که(خدایی نیست) متولد نشده است.اگر چه عده‌ای اینطور تصور کرده‌اند که خدا وجود ندارد اما آنها با این اعتقاد متولد نشده‌اند.در کتاب جامعه فصل سوم آیه ۱۱ میبینیم که سلیمان پادشاه بزرگ و حکیم قوم اسرائیل این کلمات را درباره خدا و انسان نوشته است:

او (یعنی خدا) هر چیز را در وقتش نیکو ساخته است و نیز ابدیت را در دلهای ایشان نهاده بطوری که انسان کاری را که خدا کرده است از ابتدا تا انتها دریافت نتواند کرد)

این آیه به ما می‌آموزد که انسان ابدیت را حس می‌کند زیرا خدا این حس را در قلبش قرار داده است. اما انسان حتی با داشتن چنین حسی در قلبش ،نمی‌تواند کار خدا را درک کند. انسان برای درک این موضوع به دانش خاصی‌ نیازمند است که در کتاب مقدس یافت میشود. پطرس رسول در مورد روز هایی که ما در آن زندگی‌ می‌کنیم پیشگویی نموده است و در رساله دوم پطرس فصل سوم آیه ۳ تا ۵ در مورد این واقعیت که عیسی مسیح به این کره خاکی بر میگردد نوشته است: (قبل از هر چیز باید بدانید‌ که در ایام آخر اشخاصی‌ پیدا خواهند شد که ایمان شما را مسخره خواهند نمود، چون تحت فرمان شهوات پلید خود زندگی‌ میکنند و خواهند گفت : آن کسی‌ که وعده داد می‌‌اید کجاست؟

از زمانی‌ که پدران ما مردند همه چیز همان طوری است که از زمان خلقت دنیا بوده است! عمدا این حقیقت را فراموش میکنند که خدا در قدیم (تکلم فرمود و آسمانها و زمین آفریده شد و زمین از آب ساخته شد و وجودش به آب بسته است)

به عبارت دیگر افرادی که منکر خدای خالق هستند عمداً این حقیقت را نادیده میگیرند که خدا در زمانهای قدیم آسمانها و زمین را آفرید. به علاوه پطرس رسول بیان می‌کند که در ایام آخر انکار خدای خالق، به طور گسترده‌ای در میان مردم شیوع پیدا می‌کند. پس آیات کتاب مقدس به ما میاموزند که از طریق چیزهایی که آفریده شده است میتوانیم به وجود خدا پی‌ ببریم و همچنین خدا شهادتی از وجود خود را در درون هر کسی‌ نهاده است.

اشکال در اینجاست که انسان به خاطر گناه، عمداً با حقیقت مبارزه می‌کند و حاضر نیست آنچه را که خدا بر او آشکار نموده است بپذیرد..


همسران متعدد و آراء مرتضی مطهری

مدرسه فمینیستی: موضوع چند همسری با همه حس نا خوشایند معانی نهفته درمتن کلمات و تبعات زشت وزیبای آن همواره یکی از مباحث مطرح در کنار دیگر مسائل عرفی و حقوقی خانواده بوده وعلی رغم داشتن تاریخچه طولانی در فرهنگ ملل مختلف در طی قرون گذشته هم اکنون در کنار مناسبات زندگی صنعتی امروزی به علت دوام و شیوع بیشتر آن در کشور های مسلمان از موضوعات چالش برانگیز نهاد خانواده، در این جوامع است در کشور ما ایران نیز با وجود پیشینه تاریخی مربوط به دوران قبل از اسلام و سپری شدن ادوار متفاوت چه در بحث قانون گذاری و چه در بحث موضوع اجتماعی کماکان از بحث های مطرح و مرتبط با بحث خانواده است چنانکه از یکسال پیش همزمان با ارائه لایحه حمایت از خانواده به مجلس از طرف دولت مجدادا به شکل عام در محافل و رسانه ها تبدیل به موضوع روز شد و در نهایت با ائتلاف بزرگ فعالین مختلف مدنی و سیاسی و جنبش زنان، مجلس به حذف اصل 23 لایحه (که کسب اجازه ازدواج مجدد مرد از همسر اول ساقط و منوط به رای قاضی دادگاه می شد) رای داد تا به منازعات بین مخالفین و موافقین به شکل بینابین فیصله داده شود هرچند موافقین چند همسری از حذف این اصل به شدت ناراضی بوده و نبود آن را بعنوان نقصی در قانون مدنی خانواده توجیه میکنند و این شدت نارضایتی به حدی بود که دربرنامه ترتیب داده شده مناظره تلوزیونی جهت بررسی لایحه حمایت از خانواده از مخالفان لایحه دعوتی به عمل نیامده بود و موافقان به تنهایی در دفاع از مواهب کثیر آن داد سخن راندند و مخاطبی که اشراف به موضوع نداشت سردرگم میشد که این دفاعیات آتشین در مواجه با مخالفت نابجای چه کسانی اظهار میشود اما آیا با حذف اصل 23 و تشکیل ائتلاف و ابراز مخالفت افکار عمومی با چنین سلایقی که اتفاقا از قدرت لابی و تصمیم گیری در سطوح بالایی برخوردار هستند، مسئله چند همسری تمام شده و جامعه از تبعات ناشی از آن دیگررنج نخواهد برد چنانچه این روزها یکی از اعضای کمسیون قضایی مجلس در حالیکه ماده 23 را عین خواسته اسلام تلقی کرده خبر از پیشنهاد بازگشت ماده 23 داده و علت آنرا ایرادات شرعی شورای نگهبان عنوان کرده است. به نظر میرسد باوجود چنین ذهنیتی در نزد قانون گذاران فعلی نظام، سایه قانون چند همسری و اصرار بر تمرکز آن در یک ماده قانونی (در قانون فعلی، قانون مشخصی بر تعدد زوجات تاکید نمی کند ، تنها در چند ماده قانونی دیگر از جمله آن جا که به ارث بری زن از شوهر تاکید دارد، به تعدد زوجات اشاره شده است) هنوز بر زندگی زنان ایرانی سنگینی میکند و طرفدارن چندهمسری علی رغم مخالفت های بسیار به علت برخورداری از قدرت نفوذ در نهاد های قانون گذار به سادگی با خواست عموم کنار نخواهند آمد.

به راستی این همه اصرار بر برداشتن موانع چند همسری مردان از سوی اقلیت دارای قدرت برای چیست و حق انتخاب چند همسر دغدغه روحی و فکری چند درصد از مردان جامعه ایرانی را تشکیل می دهد که طراحان آن برای حل آن مصرانه آستین بالا زده اند؟ اکثریت جمعیت مردان حتی فرصت لذت بردن از موهبات هم نشینی با زنان فعلی خود را بعلت ساعات کاری زیاد و اختیار چند شغل ندارند و اقلیت حاکم برای پرداختن به دغدغه خود که ترویج چند همسری است از پرداخت این همه هزینه از دین و فرهنگ ایران در نزد عموم و مجامع بین المللی ابایی ندارند.

موافقان چند همسری علل اتخاذ و اصرار بر قانونی کردن چند همسری را تنها در کنار اجرای احکام و قوانین شرعی و دینی توجیه میکنند و تلاشهایشان را با حساب مجاهدت در راه اجرایی کردن قوانین اصیل شرع مشروعیت می بخشند و گرنه با توجه به تغییر شیوه زندگی، آداب و سنن و شرایط اجتماعی، موضوعی از یاد رفته _از نظر افکار عمومی _حداقل دست چندم و حتی غیر اخلاقی و دور از دغدغه های اصلی مردم شمرده شده و با واقعیت زندگی کنونی مردم در متن جامعه آشتی ندارد و در واقع نگاه عمومی به مردان دو زنه یا بیشتر در جامعه کنونی ایران با نگاه مثبتی همراه نیست بنا بر این مروری بر دلایل فقهی و شرعی چند همسری که ریشه تمامی توجیهات موافقان سرسخت چند همسری را در متن خود دارد میتواند ما را در قضاوت منصفانه پیرامون صداقت چنین ادعاهایی رهنمون شود.

گرچه در رابطه با موضوع چند همسری مقالات و مکتوبات فراوانی در تائید یا رد آن وجود دارد و صاحبان اندیشه و قلم بسیار نوشته و گفته اند اما بامقایسه نقطه نظرات مطرح کنونی به وضوح روشن است که آرای مدافعان چند همسری و بانیان ماده جنجالی 23 بیشتر متاثر ازنظرات و آرای استاد مطهری است که در رابطه با علل و عوامل آن بصورت تفصیلی، 50 سال پیش در کتاب نظام حقوق زن در اسلام بحث و گفتگو کرده است و اظهارات امروزی در واقع ترجمه ای از نظرات استاد مطهری است تا ارائه دلایل و نظرات جدید. بنابراین به نظر میرسد بررسی دلایل و دفاعیات استاد مطهری در موضوع چند همسری به تنهایی با وجود کثرت نظرات، کافی خواهد بود و لذا بر بررسی دلایل فقهی مشروعیت چند همسری از نگاه استاد مطهری، تاکید بیشتری در این نوشته خواهد شد.

کتاب نظام حقوقی زن در اسلام بنا به یاداشت استاد مطهری پیرامون شان نزول آن (1) شامل 33 مقاله است که در مجله زن روز سالهای 45و 46 منتشر شده و هدف از درج این مقالات ، مطرح نمودن گوشه ای از فلسفه اجتماعی اسلام برای جوانان و روشن کردن ذهن آنها در باره مسائل مربوط به روابط خانوادگی از نظر اسلام بود(2) که دراینجا فقط به مباحث مرتبط با چند همسری اکتفا نموده و از نقد و بررسی باقی مباحث صرف نظر میشود.

ابتدا گزیده ای از نظرات استاد مطهری را از فصل مربوط به تعدد زوجات جهت طرح موضوع عینا از کتاب نظام حقوی زن در اسلام در ذیل آورده و سپس در حد وسع، نگارنده به بررسی دلایل طرح شده می پردازد:

استاد مطهری چند همسری را ناشی از یک مشکل اجتماعی دانسته نه طبیعت ذاتی مرد و میگوید: «اسلام نه چند همسری را اختراع کرد ،زیرا قرنها پیش از اسلام در جهان وجود داشت و نه آن را نسخ کرد ،زیرا از نظراسلام برای اجتماع مشکلاتی پیش میاید که راه چاره آنها منحصر به تعدد زوجات است.»(3)

«در پیدایش چند زنی علل گوناگونی تاثیر داشته است. بعضی از آن علل از روحیه تحکم و استبداد جنس مرد سرچشمه گرفته است و بعضی دیگر ناشی از تفاوت وضع طبیعی زن و مرد از لحاظ سنین، استعداد تولید فرزند و قابلیت تعداد تولید فرزند بوده است و میتوانسته مجوزی برا ی چند زنی مرد بشمار برود اما علت خاصی همواره در طول تاریخ در کار بوده که چند زنی را بعنوان "حقی "برای زن و "وظیفه ای" برا ی مرد ایجاد می کرده است ،آن فزونی نسبی عدد زنان آماده به ازدواج از عدد مردان آماده به ازدواج است.»(4)

«اگر در اجتماعی مشکل فزونی نسبی عدد زنان نیازمند بر مردان نیازمند وجود نداشته باشد تعدد زوجات از میان خواهد رفت و یا بسیار کم خواهد شد و اگر بخواهیم در چنین شرایطی (فرضا چنین شرایطی وجود پیدا کند )تعدد زوجات مطلقا منسوخ گردد منع قانونی تعدد زوجات نه کافی است و نه صحیح برا ی این منظور چند چیز دیگر لازم است اول عدالت اجتماعی و کار و در آمد کافی برای هر مرد نیازمند به ازدواج تا بتواند به تشکیل کانون خانوادگی اقدام نماید دوم آزادی اراده و اختیار همسر برای زن که از طرف پدر یا برادر یا شخص دیگر اجبار به عقد یک مرد زندار پولدار در آورده نشود ...» (5) «اما اگر عدد زنان نیازمند بر مردان نیازمند فزونی داشته باشد ،منع تعدد زوجان خیانت است به بشریت ،زیرا تنها پامال کردن حقوق زن در میان نیست اگر مطلب به پامال کردن حقوق عده ای از زنان ختم میشد شاید قابل تحمل بود!بحرانی که از این راه عارض اجتماع میشود از هر بحران دیگرخطرناکتر است همچنانکه خانواده از هر کانون دیگر مقدس تر است زیرا آنکه از حق طبیعی خود محروم میماند یک موجود زنده است ... یک انسان است با همه عوارض روانی و عقده های روحی در زمینه ناکامی ها زن است با همه نیرنگ های زنانه ،دختر حواست با قدرت "آدم فریبی".

علت دیگر که علت اساسی است و مهمتر است اینستکه با اینکه موالید دختر از موالید پسر کمتر است ،همواره بواسطه اینکه تلفات جنس ذکور از تلفات جنس اناث بیشتر است در سنین ازدواج توازن بهم میخورد» (6)

«هرگز در این کشور(ایران)تاکنون احساس کمبود زن نکرده است و زن بازار سیاه پیدا نکرده است برعکس همواره عرضه بر تقاضا می چربیده است هیچوقت یک مرد هر اندازه فقیر و بد قیافه بوده ،اگر زن میخواسته بدون زن نمانده است در صورتیکه زنانیکه اجبارا بدون شوهر مانده اند زیاد بوده اند این جریان مشهود و محسوس بیش از هر آماری قاطعیت دارد.»(در این بخش استاد تنها به ارائه آمارچند کشور ازاروپا و آسیای شرقی بسنده کرده اند) (7)

«روشن شد که اسلام با تجویز تعدد زوجات نخواسته است زن را تحقیر کند بلکه از این راه بزرگترین خدمت را به جنس زن کرده است اگر تعدد زوجات در شرایط فزونی نسبی عدد زنان آماده ازدواج بر مردان آماده ازدواج که همیشه در دنیا بوده و هست اجازه داده نشود زن به بدترین شکل ملعبه مرد خواهد شد.»(8)

مطالب آورده شده در بند های بالا عمده دلایل چند همسری از نظر استاد مطهری است که سال 45 در سلسله مقالاتی در دفاع از چند همسری بطور مفصل در مجله زن روز آن زمان منتشر شد و بعد از انقلاب در قالب کتاب نظام حقوقی زن در اسلام چاپ شد که این یادگار استاد مطهری همواره در برنامه ریزی های فرهنگی و قانون گذاری پیرامون زنان بیشترین وزنه ی تصمیم گیری را در بین نظرات و آرای مختلف از آن خود کرده است و در حقیقت همواره همچون منشور نا نوشته ای در سو گیری های کلی نظام جمهوری اسلامی موثر بوده وازمهمترین اصول مد نظر برنامه ریزان حتی طراحان قوانین در حوزه حقوقی و مدنی است.

خلاصه اهم دلایل صدور جواز چند همسری در اسلام از نظر استاد مطهری (9)

1- فزونی نسبی عدد زنان بر عدد مردان

2- حق تاهل یک حق طبیعی بشری است

نتیجه این است – اگر تک همسری تها صورت قانونی ازدواج باشدعملا گروه زیادی از زنان از حق طبیعی خود(حق تاهل) محروم میمانند. تنها با قانون تجویز تعدد زوجات است که این حق طبیعی احیاء میگردد.

بررسی دلیل اول: آیا در کشور ما تعداد زنان از مردان بیشتر است؟

با مراجه به نتایج سرشماری نفوس و مسکن 85 و درمحاسبه جمع کل ،جمعیت زنان به تعداد 1236942 نفر از جمعیت مردان کمتر است به عبارتی با فرض یک زن برای یک مرد در ساختار جمعیتی ایران با کمبود زن مواجه است واگر جمعیت مورد مطالعه در فاصله سنی افراد آماده ازدواج منظور شود باز فزونی تعداد مردان بر تعداد زنان همچنان حفظ میشود (جدول شماره 1برگرفته ازنتایج سرشماری نفوس و مسکن 85)

تفاوت تعداد زنان و مردان متاهل ناشی از چیست؟

همچنانکه در جدول شماره 1 به راحتی قابل مشاهده است ما از نظر طبیعی دچار کمبود جنس مرد نیستیم بلکه حتی طبیعت با محاسبه میزان مرگ و میر ناشی ازتلفات جنس مرد با تولید بیشتر آن یعنی تولد 1008 پسر در برابر 1000 دختر کمبود را جبران کرده است و اگرساده تربگوئیم میزان پرت جنس مذکر در دستگاه افرینش پیش بینی شده است اما باز این بشر است که با دستکاری در طبیعت در صدد برهم زدن این توازن است و ازدیاد تعداد زنان و مردان آماده به ازدواج در آمار و ارقام موافقان چند همسری با چینش جدول زیر اتفاق میافتد.

یعنی اگرستونهای جدول 1 را با فاصله سنی زنان 5 سال کمتر از مردان جا بجا کنیم حاصل تقریبا معادل تفاوتی خواهد بود که مدافعان قانون چند همسری برای ارائه دلایل آماری به ان استناد میکنند(1253809 نفر) و نزدیک به رقم کمبود زن اشاره شده در سطور بالاتر( 1236942 نفر).

یعنی حتی با درنظر گرفتن عادت همسر گزینی رایج و عرف معمول که در ایران اکثریت مردان با دختران بطور متوسط 5 سال کمتر از خود ازدواج میکنند احتمال اختلال درتوازن بین دختران و پسران آماده به ازدواج نیز کان لم یکن خواهد بود و به طورکل میشود گفت ارتباط بین میزان مجردین زن در سنین ازدواج با تعداد جمعیت زنان و مردان از نظر آماری معنایی ندارد و ریشه ی آن را باید در میان علل دیگر جستجو نمود.

بررسی دلیل دوم:آیا فقط حق تاهل یک حق طبیعی بشری است و حق های دیگر در رتبه پائین تری از این حق قرار دارند؟

لازم به ذکر آمار و ارقام نیست که خانواده ها با پذیرش همسر دوم و سوم و... دچار چه معضلاتی میشوند و از بدیهیات است. بسیاری از مردان چند همسر برای در امان ماندن از تبعات اگاهی همسر اول خود از راز تجدید فراش همواره با مخفی کاری سعی میکنند از روبرو شدن با جنگ تمام عیار خانگی پرهیز کنند. سایه هوو در زندگی زنانی که شوهران متمکنی دارند همواره آرامش و راحتی خیال را از آنان سلب کرده است، دائما با وسواس مراقب شوهران خود هستند که عامل بسیاری از بیماری های روانی و جسمی در این زنان است. اکثر زنانی که شوهرانشان به ازدواج مجدد روی آورده اند همانند دیگر زنان از زندگی معمولی برخوردار نیستند. آنها درفشار روانی و استرس های دائمی که در رقابت با زن دیگر متحمل میشوند به سر میبرند که منشاء بیماری های افسردگی در این زنان است و بسیار شنیده ایم که زنان از وضعیت ناعادلانه تحمیل شده پذیرش هوو، به حق قانونی خود یعنی کسب اجازه شوهر برای ازدواج مجدد پناه میبرند. در بسیاری از موارد تک همسر قانونی ماندن تنها امتیازی است که زنان برای حفظ زندگی و فرزندان خود دارند. آیا حق انتخاب تک همسر ماندن و حق داشتن آرامش خاطر برای زنانی که ازدواج کرده اند و میخواهند کانون خانواده و فرزندان خود را حفظ کنند در رتبه ی کمتری از حق تاهل قرار دارد؟

اگر موارد ازدواج های مجدد مردان را مورد مطالعه قرا دهیم؛ بیشتر ازدواج های این شکلی بجز موارد خاص یعنی بیماری یا نازایی زن با میزان توانایی مالی مرد ارتباط دارد. چنانچه این امر در سنجش رعایت عدالت مردان مد نظر قرار گیرد(سنجش یک امر قلبی و معنوی با مظاهر مادی) مردانی که اقدام به ازدواج مجدد میکنند معمولا در سنین میان سالی سراغ دختران جوان و زیبایی میروند که به علت نیاز مادی حاضر به قبولی همسری این مردان میشوند یعنی کمتر مردی برای رضای خدا و انجام تکلیف دینی اقدام به ازدواج مجدد میکند چرا که ترس از عدم اجرای عدالت که با عواطف قلبی درگیر است مانع چنین تصمیمی است. مردانی که با استفاده از جواز ازدواج مجدد با دختران خیلی کم سن وسال تر از خود ازدواج میکنند از سهمیه جمعیتی مردانی کم میکنند که در سهمیه جمعیتی زنان متعلق به مردان جوان و ازدواج نکرده است این نیز حقی است که از مردان جوان نیازمند ازدواج و کم توان از نظر وضعیت مالی، سلب میشود و برتعداد مردان مجبور به تجرد میافزاید.

در نهایت جای بسی شگفتی است که چرا قانون گذاران در اجرایی شدن احکام اسلامی بیشتر اصرار براحیای احکامی دارند که راههای خلاصی مردان را از بند های حقوقی موجود، میجوید؟ چگونه است که با گذشت 30 سال از حاکمیت نظام جمهوری اسلامی به حق زنان در دریافت اجرت المثل که بی هیچ پیش شرطی متعلق به زنان است پرداخته نمی شود؟(چنانکه مطالعه آمار و ارقام مربوط به دریافت اجرت المثل نشان میدهند عملا قوانین موجود به بی حقوقی زنان دراین مقوله منتهی می شوند.) تا برادری دلسوزان احکام شرعی برای خانواده های ایرانی قدری به اثبات رسد.

پی نوشت ها:

1- کتاب نظام حقوقی زن دراسلام ،مرتضی مطهری –مقدمه، صفحه 27 -در سال 45 تب تعویض قوانین مدنی درمورد حقوق خانوادگی بالا گرفت و نظر به اینکه بسیاری از پیشنهاد هائی که میشد بر ضد نصوص مسلم قرآن بود طبعا ناراحتی هایی در میان مسلمانان ایران به وجود آورد ... مقارن این ایام یکی از مقامات محترم ومشهور رو حانی تهران به این بنده تلفن کردند و اظهار داشتند در مجلسی بامدیران موسسه کیهان و موسسه اطلاعات ملاقاتی داشتم و در باره برخی مطالب که در مجلات زنان این دو موسسه درج میشد تذکراتی دادم مشارالیهما اظهار داشتند اگر شما مطلبی داریدبدهید ما قول میدهیم که در همان مجلات عینا چاپ شود.معظم له پس از نقل این جریان به من پیشنهاد کردند این مجلات را بخوانم وبرخی تذکرات لازم در هر شماره بدهم...پس از این جریان این بنده به نامه ای به آن مجله (زن روز) نوشت و آمادگی خود را برای دفاع از قوانین مدنی تا آن حدکه با فقه اسلام منطبق است اعلام کرد...مجله موافقت کرد و عین نامه (مرا ) در شماره 87 مورخه 7/8/45 آن مجله چاپ شد و اولین مقاله در شماره 88 درج گردید...علاقه مندان هم از من و هم از مجله تقاضا کردند که این سلسله مقالات مستقلا ادامه یابد با این تقاضا ها موافقت شد و تا 33 مقاله ادامه یافت. این بود شان نزول این مقالات

2- همان منبع پیشگفتار صفحه
3و4- همان منبع صفحه 394
5- همان منبع صفحه413
6- همان منبع صفحه369
7- همان منبع صفحه271
8- همان منبع صفحه 412
9 همان منبع صفحه 280



بازداشت جمعی از نوكیشان مسیحی در كلیسای خانگی در كرمانشاه








خبرگزاری هرانا - در پی هجوم ماموران امنیتی به یک کلیسای خانگی در کرمانشاه دست کم ۱۳تن از شهروندان مسیحی در این شهر بازداشت شدند که پس از بازجویی‌ها ۱۰تن از ایشان آزاد شدند.

به گزارش محبت نیوز، در تداوم بازداشت شهروندان مسیحی و در پی هجوم ماموران امنیتی به یک کلیسای خانگی در کرمانشاه در روز سه شنبه دوم اسفند ماه دست کم ۱۳ تن بازداشت شدند.

در پی این رویداد ماموران امنیتی که لباس شخصی بر تن داشتند ضمن توهین و بدرفتاری با کلیه بازداشت شدگان، این افراد را به مکانی نامعلوم انتقال دادند. همچنین ماموران بدقت آن مکان را نیز مورد بازرسی و تفتیش قرار داده و کتاب‌های مقدس این افراد را نیز ضبط کردند.

ماموران همچنین به خانه‌های این افراد نیز مراجعه و پس از تفتیش و بازرسی کامل خانه برخی وسایل شخصی افراد را نیز ضبط و با خود بردند.

گزارشات رسیده همچنین حاکی است ۹ تن از این بازداشت شدگان پس از بازجویی و گرفتن عکس و مشخصات کامل آنان و انگشت نگاری و همچنین اخذ تعهد مبنی بر عدم شرکت در هرگونه اجتماعات مسیحی، فردای آن روز آزاد شدند.

در میان بازداشت شدگان خانم «آزاده شریفی» پس از ۸ روز بازداشت  آزاد شد.

همچنین ۳ تن از این افراد بنام‌های آقایان، «مهدی چقاکبودی»، «مجتبی باباکرمی» و خانم «شیرین قنبری» کماکان در بازداشت بسر می‌برند. که برخی از این افراد در گذشته نیز توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند.

همچنین طبق خبر دریافتی خانم «شیرین قنبری» و «مجتبی بابا کرمی» پس از ۸ روز بازداشت به آنان اجازه داده شد تا طی تماسی کوتاه فقط خبر سلامتی خود را به خانواده‌هایشان برسانند. اما بنظر از دادن هرگونه اطلاعات و یا جزئیاتی بیشتری در این خصوص از سوی مسئولان زندان منع شده بودند.

تاکنون از سوی مقامات امنیتی توضیحی در خصوص بازداشت این افراد داده نشده اما حسب مستندات، این بازداشت‌ها به دلیل اعتقادات مسیحی آنان و شرکت در اجتماعات کلیساهای خانگی بوده و در راستای افزایش فشار بر جامعه مسیحیان فارسی زبان ایران که از ماه‌های گذشته شاهد آن هستیم.

همچنین لازم به یادآوری است، «مسعود دلیجانی» از نوکیشان مسیحی ساکن کرمانشاه و از اعضای کلیسای خانگی، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه به اتهام اعتقاد به باورهای مسیحی، گردهمایی و برپایی غیر قانونی جلسات کلیسای خانگی و بشارت به مسلمانان و اقدام علیه امنیت ملی به ۳ سال حبس محکوم شده است که در حال حاضر نامبرده در زندان دیزل آباد کرمانشاه در حال گذراندن محکومیت خود می‌باشد.

پیش از نیز کلیسای پنطیکاستی و رسمی آشوری کرمانشاه نیز از تاریخ (١٢ دی ١٣٨٨) برابر با (٢ ژانویه ٢٠١٠) بدستور مقامات قضایی و ماموران امنیتی به بهانه ترویج مسیحیت در بین فارسی زبانان مسلمان و بشارت انجیل، همچنان درهای آن بروی مسیحیان بسته شد. پس از این اقدام نیز کشیش این کلیسا «ویلسون عیسوی» در تاریخ ۱۳ بهمن ماه ۱۳۸۸ (۲ فوریه ۲۰۱۰) توسط ماموران امنیتی بازداشت و پس از گذراندن ۵۴ روز در زندان دستگرد اصفهان با سپردن وثیقه بطور موقت آزاد شد.

خروج از کشور، با اجازه شوهر، با اجازه دولت !

تغییر برای برابری: ما ایرانیان و ما زنان برای سفر به اکثر کشورهای جهان بایستی تهمیدات زیادی به عمل آوریم . آخر خیلی از کشورها برای ورود به خاک کشورشان از اتباع ایرانی ویزا طلب می کنند که بعضی مواقع گرفتن این روادید مثل هفت خوان رستم یا هفت شهر عشق عرفا می ماند حالا بماند باقی مقدمات سفر.

این هفت خوان رستم جنبه داخلی هم دارد. فردی بعد ازاین همه دردسر عازم فرودگاه می شود که کشور را برای مدتی به مقصد کشور دیگر ترک کند اولین کاری که باید انجام دهد تحویل بار و گرفتن کارت پرواز و تودیع عوارض خروج هست و با اتمام این کارها مسافر خیلی آسوده خاطر راهی قسمت کنترل گذرنامه می گردد تا با ضرب مهر خروج کشور را ترک کند اما امروزه برای خیلی از افراد این قسمت از کار سخت ترین قسمت از مسافرتشان شده است. با تصور آزادالخروج بودن می روند اما متوجه می شوند که نمی توانند بروند و به جهت ممنوع الخروج شدن هم به جای مهر خروج برگه ای دریافت کنند با این مضمون که که فرد ممنوع الخروج است و گذرنامه اش هم ضبط می شود. این همه ماجرا نیست.

اخیرا برخود جدیدی هم باب شده است. گذرنامه شخص در بخش کنترل هم مهر خروج می خورد اما آن طرف گیشه ماموری منتظر وی ایستاده و یا از بلندگوی فرودگاه اسمش را پیج می کنند که به فلان قسمت برود و یا حتی از هواپیما پیاده اش می کنند و در صورت اعتراض فرد فقط یک کلمه جواب داده می شود « تو ممنوع الخروجی» .البته فردی که در همان قسمت کنترل متوجه می شود بلافاصله برمی گردد و می تواند حداقل چمدانهایش را تحویل بگیرد اما اگر فرد را از هواپیما پیاده کنند و یا با ماموری که گفته تو ممنوع الخروجی به جدل بپردازد ممکن است که چمدانهایش بدون خود او حتی راهی سفر شود.

البته دستورالعملی وجود دارد که به افراد حق می دهد که به اداره گذرنامه مراجعه کنند و سوال کنند که ممنوع الخروج هستند یا نه .

محروم شدگان از حق سفر

در مواد 16 و17 قانون گذرنامه مقنن دقیقا مشخص کرده که مراجع ذیصلاح چه اشخاصی را می توانند ممنوع الخروج کنند یا به اداره گذرنامه دستور دهند که از دادن گذرنامه به فرد مورد نظر امتناع نمایند. با مطالعه این مواد می توان این اشخاص را به چهار دسته تقسیم کرد : 1 -بدهکاران قطعی مالیاتی و بدهکارانی که که به موجب صدور حکم قطعی دادگاه و یا صدور اجرائیه در اجرای ثبت سازمان ثبت اسناد واملاک بدهی آنها محرز شده باشد .2- افرادی در خارج از ایران به سبب متکدی ولگردی و... دارای سوءشهرت باشند 3-افرادی که به موجب دستور مقامات قضایی ممنوع الخروج شوند. ضمنا ماده 133 قانون آئین دادرسی کیفری هم به دادستان این اختیار را داده است که علاوه بر صدور قرارهای تامین ذکر شده در ماده 132 همان قانون و با توجه به اهمیت ودلایل جرم دستور ممنوع الخروج شدن متهم را هم صادر کند . البته مدت آن شش ماه است و بایستی قرار صادره به شخص ابلاغ شود و فرد ممنوع الخروج شده ظرف بیست روز از زمان ابلاغ حق اعتراض به قرار صادره دارد .4-کسانیکه مسافرت آنها به خارج از کشور به تشخیص مقامات قضایی مخالف مصالح جمهوری اسلامی باشد 5- افرادی که اخذ گذرنامه و خروج از کشور آنها به اراده فرد دیگری محول شده است .

بدهکاران مالی

تکلیف دسته اول مشخص هست چون این اشخاص می توانند بدهی خود را طبق مقررات پرداخت کنند و از مرجعی که صادر ممنوع الخروج شدن شخص را صادر کرده نامه ای دایر بر رفع ممنوع الخروجی گرفته وبه اداره گذرنامه ارایه دهند و پاسپورت خود را پس گرفته وعازم سفر شوند .البته در این مواقع خصوصا افراد متمول می توانند در عرض یک روز این مشکل را حل کنند. به طور مثال همسر مردی مهریه خود را از طریق اجرای ثبت به اجرا گذاشته بود و در قبال آن شوهرش را ممنوع الخروج کرده بود. زوج ممنوع الخروج شده که عازم سفر بوده در فرودگاه امام متوجه ممنوع الخروجی خود می شود. او با گرفتن شماره نامه به اجرای ثبت مراجعه می کند و ظرف 4 ساعت با پرداخت اصل بدهی و نیم عشر دولتی که مبلغی بالغ بر 200 میلیون تومان می شده نامه رفع ممنوع الخروجی خود را از اجرای ثبت گرفته وبه اداره گذرنامه ارایه داده بود و صبح روز بعد به همسرش از خارج زنگ زده و گفته بود که عزیزم برو اجرای ثبت مهریه ات را بگیر . به همین راحتی می توانند ممنوع الخروجی خود را رفع کنند .

سوء شهرت داران

تصمیم در مورد دسته دوم هم که سوء شهرت دارند به عهده هیاتی است که برای این کار تشکیل می شود. برای رفع ممنوع الخروجی فرد یاد شده می تواند با انجام حسن رفتار ورفع شهبه مبنی برعدم انجام جرایم مندرج در قانون، نظر هیات مورد نظر را جلب کرده و گذرنامه اش را اخذ کند.

دارای پرونده های کیفری مفتوحه

ممنوع الخروجی دسته سوم که بدستور مقامات قضایی است معمولا در پرونده های کیفری اتفاق می افتد. مثلا فرد متهم به انجام جرمی هست و طبق قانون در پرونده کیفری قراری برای او صادرشده است. علاوه بر آن مقام قضایی می تواند وفق ماده 133 قانون آئین دادرسی کیفری ممنوع الخروجی فرد را هم صادر کند که باید این قرار صادره را هم به فرد ابلاغ کند و شخص چنانچه اعتراضی دارد به مرجع بالاتر اعتراض کند. متاسفانه با استناد به این اختیار در مواردی شاهد ممنوع الخروج شدن افرادی هستیم که از قضا فعال سیاسی یا اجتماعی هم هستند و قصد سفر سیاحتی یا کاری مثلا شرکت در سمیناری را در خارج از کشور دارند و از قضا در فرودگاه متوجه ممنوع الخروج شدن خود می شوند چون این افراد قبل از سفر پرونده مطروحه ای در دادسرا که منتهی به صدور حکم قرار تامین شود هم نداشته اند وهیچ احضاریه برای حضور در دادسرا یا ابلاغ ممنوع الخروج شدن خود دریافت نکرده اند. برخی از این ممنوع الخروج شده ها حتی بعد از اطلاع از ممنوع الخروج شدن خود به دادسرا احضار می شوند و تحقیقات از آنها به عمل می آید. البته این افراد هم اگر بعد از شش ماه مجددا ممنوع الخروج نشوند می توانند به خارج از ایران سفر کنند و اگر مقام قضایی اصرار بر ممنوع الخروجی فرد داشته باشد می تواند این قرار را تا اتمام مختومه شدن پرونده تمدید کند، لیکن پس از مختومه شدن پرونده مورد نظر دیگر نمی توان به ان دلیل فرد را ممنوع الخروج نمود .

بی دلیل ها! برای حفظ مصالح نظام

دسته چهارم افرادی هستند ممکن است هیچ پرونده کیفری هم نداشته باشند یعنی مرتکب هیچ اتهامی نشده باشند فقط به جهت اینکه سفر انها بر خلاف مصالح جمهوری اسلامی باشد بدستور مقامات قضایی ممنوع الخروج می گردند و تاکید نگارنده بر این مسئله که اینگونه افراد پرونده کیفری ندارند برای این است در پاراگراف قبل این مسئله توضیح داده شد. پس این افراد به جهت حفظ مصالح نظام ممنوع الخروج می گردند. تکلیف این افراد مبهم هست چون قانونگذار نه مرجعی را مشخص کرده که بتوانند نسبت به این قرار اعتراض کنند و نه مدتی برای این نوع ممنوع الخروج ها مشخص شده است، ممکن است سالیان سال این مهر قرمز ممنوع الخروجی بر روی پرونده گذرنامه چنین شخصی جا خوش کند.

حق سفر یکی از حقوق طبیعی افراد هست و هیچ مقامی مگر در شرایط خیلی استثنایی و آن هم به مدت محدود نباید این حق را از فرد بگیرد و شخص نداند به چه دلیلی نمی تواند به دیگر کشورها سفر کند .

زنان متاهل! برای حفظ مصالح شوهر

دسته پنجم افرادی هستند که گرفتن گذرنامه وخروج از کشور آنها منوط به اراده یک فرد است نه یک مرجع و آن فرد کسی نیست جز شوهر زنان متاهل و ولی فرزندان زیر 18 سال. البته استدلال برای فرزندان زیر 18 سال تا حدودی طبیعی است چون افراد زیر 18 سال طفل محسوب می شوند. البته در اکثر کشورهاصدور گذرنامه و خروج از کشور افراد زیر 18 سال منوط به اجازه هم پدر و هم مادر هست اما در کشور ما چنین نیست.

اما در مورد زنان متاهل بند 3 ماده 18 قانون گذرنامه صریحا اعلام کرده که صدور گذرنامه و خروج از کشور زنان متاهل منوط است به رضایت شوهر شان و مخاطب آن هر کدام از ما زنان متاهل می توانند باشند که به صرف اراده همسر از گرفتن گذرنامه و خروج از کشور محروم می شویم . این رضایت یک حق کلی هست که به شوهر داده شده البته یک استثناهایی به آن وارد شده است که شخص ممنوع الخروج شده در موارد "اضطراری" می تواند با موافقت دادستانی گذرنامه بگیرد منتها اضطرار تعریف نشده است اما شورای نگهبان در نظریه شماره 1352 به تاریخ 19/4/1363 اعلام کرده « اطلاق ماده 18 قانون گذرنامه نسبت به بانوانی که حجه الاسلام ( حج تمتع ) برذمه دارند با موازین شرعی مغایرت دارد . » پس در مورد حج تمتع زنان مشکلی ندارند. فقط از زیارتها در مورد حج تمتع این اختیاررا دارند نه بیشتر و در موارد اضطرار هم دادستانی است که دایر بر صدور یا عدم صدور گذرنامه نظر می دهد.

به هر حال این امر فقط با اعلام کتبی شوهر به اداره گذرنامه اتفاق می افتد نیاز به هیچ دلیل ومدرکی هم ندارند و مدت زمان هم ندارد و منتفی شدن آن منوط هست به اعلام انصراف از طرف شوهر یا متارکه یا فوت زوج متاسفانه در مواقع اضطرار معمولا یک بار فکر می کنم به مدت محدود از طرف دادستانی اجازه داده می شود. تعداد زنان ممنوع الخروج شده توسط شوهران شان در دسته معمولا کم هم نیست اما چون در جراید مثل ممنوع الخروجی فعالان اجتماعی یا سیاسی عنوان نمی شود کسی مطلع نمی شود. البته آمار دقیقی هم در دست نیست بعضی مواقع اتفاق می افتد زنانی که از همسرشان طلاق گرفته اند در فرودگاه متوجه می شوند که زوج قبل از طلاق زنش را ممنوع الخروج کرده است و حتی بعد از متارکه هم به خودش زحمت نداده که به همسر سابق خود بگوید به اداره گذرنامه برو و مشکلت را با ارایه سند طلاق رفع بکن. و این زنان بعد از کلی دوندگی وکلی هزینه کردن برای یک سفر در فرودگاه می فهمند که همسر سابق شان آنها را ممنوع الخروج کرده است. نه تنها سفر را از دست می دهند که باید به اداره گذرنامه مراجعه کنند وسند طلاق شان را ارایه دهند تا بتوانند گذرنامه شان را پس بگیرند .

البته گاه نیز اتفاق می افتد بعضی از زنان که اختلاف خانوادگی دارند، یا می خواهند برای جدایی اقدام کنند، اما به جهت نوع شغلشان مرتبا سفر خارج از کشور دارند، می ترسند برای متارکه اقدام کنند چون ممکن است توسط شوهرانشان ممنوع الخروج شوند. بنابراین مدتها تلاش می کنند بلکه زوج را راضی کنند که به صورت توافقی جدا شوند. بعضی مواقع حتی زن مجبور می گردد ترک دیار کند بعدا به وکیلی وکالت دهد که برای متارکه اش اقدام کند .

به نظر میرسد مخاطبین این دسته بیش از دیگر دسته ها مورد اجحاف قرار دارند چون یک اراده بر حق سفر آنها حاکم هست آن هم شوهر ! این اراده با همان اندیشه مردسالارانه در قانون که می تواند زوجه را از سفر بازدارد هم اکنون گریبان برخی فعالان زن را هم گرفته است. منتها با این تفاوت که در اینجا اراده دولت بر حق سفر زنان حاکم است.

......................

مواد قانونی

قانون گذرنامه :

ماده 16: ( اصلاحی 3/8/1362 ) باشخاص زیر هیچ نوع گذرنامه برای خروج از کشور داده نمی شود :

1- کسانیکه بمجب اعلام کتبی مقامات قضایی حق خروج از کشور را ندارند.

2- کسانیکه در خارج از ایران بسبب تکدی ویا ولگردی ویا ارتکاب سرقت و کلاهبرداری وویا به عنوان دیگر دارای سوءشهرت باشند.

3- کسانیکه مسافرت آنها به خارج از کشور به تشخیص مقامات قضایی مخالف مصالح جمهوری اسلامی ایران باشد .

تبصره 1- رسیدگی و تشخیص افراد مذکور در بند 2 این ماده واحده بعهده کمیسیونی مرکب از نمایندگان

1- وزارت کشور

2- وزارت دادگستری 3- وزارت امورخارجه 4- شهربانی جمهوری اسلامی 5- وزارت اطلاعات که بدعوت وزارت کشور تشکیل خواهد شد ، می باشد

ماده 17 : دولت می تواند از صدور گذرنامه وخروج بدهکاران قطعی مالیاتی واجرای دادگستری وثبت اسناد و متخلفین ازانجام تعهدات ارزی طبق ضوابط ومقرراتی که در آئین نامه تعیین می شود جلوگیری نماید .

بند1- ماده 18 اصلاحی (23/5/1370) صدور گذرنامه و تمدید و صدور اجازه خروج انفرادی اشخاص کمتر از 18 سال تمام و کسانیکه تحی ولایت و یا قیمومیت می باشند یا اجازه کتبی ولی یا قیم آنان فقط در موارد ذیل امکان پذیر خواهد بود .

بند3-همان ماده: زنان شوهر دار ولو کمتر از 18 سال تمام با موافقت کتبی شوهر ودر موارد اضطراری اجازه داستان شهرستان محل درخواست گذرنامه که مکلف است نظر خود را اعم از قبول درخواست ویا رد آن حداکثر ظرف سه روز اعلام دارد کافی است . زنانی که با شوهر خود مقیم خارج هستند و زنانی که شوهر خارجی اختیار کرده و به تابعیت ایرانی باقی مانده اند از شرط این بند مستثنی می باشند .

ماده 19 در صورتیکه موانع صدور گذرنامه بعد از صدور آن حادث شود یا کسانیکه بموجب ماده 18 صدور گذرنامه موکول به اجازه آنان است از اجازه خود عدول کنند از خروج دارنده گذرنامه جلوگیری و گذرنامه تا رفع مانع ضبط خواهد شد .

ماده 133 قانون آئین دادرسی کیفری با توجه به اهمیت ودلایل جرم دادگاه می تواند علاوه بر موارد مذکور در ماده قبل قرار عدم خروج متهم را از کشور صادر نماید . مدت اعتبار این قرار شش ماه است و چنانچه دادگاه لازم بداند می تواند هر شش ماه یک بار آن را تمدید نماید .این قرار پس از ابلاغ ظرف 20 روز قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان می باشد .

تبصره – در صورت فسخ قرار توسط مرجع صادرکننده یا نقض آن توسط مرجع تجدید نظر و یا صدور قرار منع پیگرد یا موقوفی تعقیب یا برائت متهم دادگاه بدوی مکلف است مراتب را بلافاصله به مراجع ذی ربط اطلاع دهد .


حق "همیشه" با فاشیسم نیست، با مقاومت است















تغییر رای برابری - نوامیر 2010، جشنواره کتاب سی ینا در ایتالیا با عنوان "خواندن پرواز است" بخش های را به بحث زنان و مقامت اختصاص داده بود. برپایی نمایشگاه عکس RESISTER، معرفی کتاب RE-SISTERS و میزِگردی با عنوان "زنان و مقاومت معاصر"، "دیدار با مدافعان حقوق زنان ایران" و نمایشگاه "راهروهای تاریخ". سازمان برابری حقوق" و "انیستیتوی تاریخ مقاومت بر علیه فاشیست" شهر سی ینا از هماهنگ کنندگان این جشنواره بودند.

آنان بر این اعتقادند که تجربه مشابه زنان ایتالیا و ایران از دوران های استبدادی و خشونت و تبعیض علیه زنان درک، همراهی و همبستگی مشترکی را بین زنان ایران و ایتالیا رقم می زند و موجب می شود که از تجربه های یکدیگر بیاموزند و راه های گسترش رابطه و عمل مشترک را گسترش دهند.
در این برنامه ایسوکه آیکپیتانی، بنیانگذار "سازمان کمک به زنان نیجریه ای قربانی فحشاء" و نویسندۀ کتاب "دختران بِنین سیتی" از نحوۀ کمک به زنانی که درگیر و قربانی تجارت و قاچاق زنان می شوند ، سخن گفت. و کریستیانا چِلّا، خبرنگار و نمایندۀ "سازمان ایتالیایی حمایت از زنان افغانی (CISDA )" ، وضعیت نگران کنندۀ زنان افغان بعد از اشغال اروپایی-آمریکایی در افغانستان را تشریح کرد و گفت که این اشغال منجر به بالا رفتن درصد خشونت بر علیه زنان شده است.


دیدار با زنان ایران : مقاومت بی توقف دربرابر خشونت بی توقف

برنامه روز 12 نوامبر نشستی با فعالان حقوق زنان در ایران با عنوان زنان ومقاومت بود. در این نشست، علاوه بر سخنرانی سیمونتا پلگرینی رئیس بخش فرصت های برابرِ شهر سی ینا، آنا کارلی مسئول بنیاد Rocco Derek Bernabei ، که برای لغو قانون اعدام در دنیا مبارزه می کنند، از فعالیتش در این زمینه سخن گفت. وی مصرانه خواستار منع قانون اعدام در کشورهایی شد که هنوز به اجرای این مجازات ادامه می دهند. وی از فعالان زن ایران سخن گفت و از این که زنان ایران و تلاششان برای رسیدن به برابری حقوقی که حق مسلمشان است، قابل تقدیر است.
پروین اردلان فعال جنبش زنان درباره "زنان و جنبش زنان در مقاومت" صحبت کرد و گفت اگر زنان ایران تحت خشونت هستند و زنی چون سکینه از نمادهای تبعیض و خشونت قانونی علیه زنان در ایران است ، ما تصویری چون نسرین ستوده را داریم که نماد مقاومت زنان و فعالان حقوق زنان و بشر در ایران است. آنها وکلای زنانی چون سکینه هستند ونسبت به تبعیض معترض اند و اکنون خود نیز به دلیل دفاع از حقوق موکلان شان مورد تبعیض قرار گرفته اند.
پروین اردلان با نشان دادن تصاویری چون عالیه اقدام دوست، ژیلا بنی یعقوب، بهاره هدایت، شیوا نظرآهاری، شبنم مدد زاده و...و شرح فعالیت ها و اتهامات، مدت محکومیت و نقش آنان در جنبش های اجتماعی گفت :«اینها نمونه هایی از زنانی هستندکه عرصه مقاومت را نه تنها درجنبش زنان که در سایر جنبش های اجتماعی بزرگ و بزرگتر کرده اند و هرکدام شان علاوه براین که فعال جنبش زنان هستند در حوزه های دیگر و جنبش های دیگر فعالیت می کنند. آنها نه تنها در برابر خشونت و تبعیض مقاومت می کنند و هزینه می پردازند بلکه نشان می دهند که تصویر زن ایرانی در جهان یک تصور قربانی نیست این تصویر روی دیگری دارد که آن مقاومت زنان است. چنین دستاوردی حاصل تلاش جنبش زنان به طور خاص و زنان ایران به طور عام هست. اگر چنین تصویری را نبیینم نیمی از واقعیت را ندیده ایم و این بر همه فعالیت های ما حتی فعالیت های حمایتی مان تاثیر می گذارد». وی در ادامه به شرح استراتژی های مقاومت زنان در 30 سال اخیر، در حوزه های فردی و جمعی پرداخت و در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: «در برابرخشونت بی توقف و سیستماتیک، مقاومت و سیستماتیک و بی توقف زنان را شاهد هستیم و این مقاومت همچنان ادامه دارد».
صبری نجفی فعال حقوق زنان در کمپین یک میلیون امضای ایتالیا با اشاره به کوشش هایی که برای آزادی نسرین ستوده به عمل آمده است با قرائت درخواستی از سوی فعالان حقوق زن ازمدافعان حقوق زن و برابری خواهی در ایتالیا خواست که تمام تلاش شان را برای آزادی نسرین ستوده به کار بگیرند. در بخشی از این نامه آمده است :« حاکمیت ایران قصد دارد با فشار بر نسرین ستوده که سمبل مقاومت یک وکیل شجاع در برابر بی عدالتی هست، امکان دفاع و فعالیت های حقوق بشری را در ایران کاهش داده و واهمه فعالیت در این زمینه را افزایش دهد ». وی از فعالان زنان در ایتالیا بخصوص فعالان زن سی ینا خواست همچون گذشته برای آزادی نسرین ستوده و فشار بر دولت ایران برای انجام این خواسته انسانی حمایت کنند. این درخواست در دیدار با رییس بخش شورای صلح شهرداری شهر فلورانس خانم سوزانا اگوستینی نیز مطرح شد و آنان نیز قول حمایت و همراهی دادند و در برنامه امنستی نیز حضور یافتند.
در ادامه برنامه، فاطمه رضایی از حامیان مادران پارک لاله در آلمان درباره فعالیت های حامیان مادران عزادار و تجمع ها و نشست هایی که تشکیل داده اند، صحبت کرد. این کمبته در شهرسی ینا اکسیونی را ترتیب داده و همین طور در برنامه سراسری و خیابانی امنستی برای آزادی زندانیان با عنوان " یک چهره از حقوق بشر" در شهر فلورانس ایتالبا همکاری داشت.
سخنران دیگر لیلا کرمی از دانشگاه رم بود که درباره فمینیست اسلامی در ایران مورد گفتمان دین و حقوق زنان در خانواده در ایران سخن گفت. به عقیدۀ او نبود ارتباط بین ارگانهای دولتی و حوزه های اسلامی که به بازخوانی مسائل زنان در اسلام مشغولند یکی از نارسایی های دولت ایران برای تغییر قوانین خانواده است. در این برنامه همچنین ماندانا دیهیم نویسنده "کتاب ایرانی که من می شناختم" بخشی از خاطرات منتشرشده اش را برای حاضران خواند.


"راهروهای تاریخ" : فاشیسم و دستکاری فرهنگ
روز جمعه 27 نوامبر نیز با هماهنگی سازمان فرصت های مساوی و انیستیتوی تاریخی مقاومت شهر سی ینا، نمایشگاه "اتاق های خاطرات" شامل عکس ها و خاطرات وقایع دوران فاشیسم در ایتالیا برای عموم به نمایش در آمد. پیش از آن خانم لورا ماتیی، مسئول این انیستیتو، فرصت دیدار فعالان زنان ایران را از اتاق های خاطرات را فراهم کرد.
راهروی های تاریخ در گذشته پایگاه سربازهای فاشیست های ایتالیا و شکنجه گاه ضد فاشیست های ایتالیا بوده است. اتاق های خاطرات، بازسازی و ثبت تاریخ سیاه فاشیسم در تودرتوهای تاریک، با کرکره ها و پنجره های بسته به سان دوران فاشیسم است که بخشی از حقیقت آن دوران را بازگو می کنند. بر دیوار راهروی ورودی اتاق ها تصاویرنخستین اعضای حزب فاشیسم که غالبا طبقه متوسط و تحصیل کرده هستند نقش بسته است و همین طور تصاویر کودکان و نوجوانان در برنامه های یک دست سازی فاشیسم. لورا می گوید:« فاشیسم سعی می کرد آموزش و تربیت و فرهنگ را دستکاری کند. برنامه عمل فاشیسم کنترل فکر و عمل بود . برای همین برای آنها چند چیز مهم بود: کودکان، نسل جوان، پیشکسوتان و افراد شناخته شده و معتبر، و جنگ » دعوت به نژاد پرستی از شعارهای دیگر فاشیسم است که با تصاویری از جداسازی نژادی و مذهبی شهروندان ایتالیایی تکمیل شده است. در تصاویر ،به قدرت رسیدن فاشیسم را طی سال های 1941 تا 1945 و اوج خشونت و کشتار و کنترل سیتماتیک آن را می بینیم .
" جنگ برای مرد است همانطور که بارداری برای زن" عنوان نصب شده بر دیوار و عنوانی آشنا برای زنان ایران ، سخن معروف موسولینی دیکتاتور فاشیست ایتالیا است که همه جای ایتالیاخوانده و شنیده می شد. لورا می گوید :« به این روش زنان را به بچه داری تشویق می کردند. تعداد فرزندان هرخانواده ای به 10 که می رسید کمک مالی بیشتری دریافت می کردند.به همین ترتیب کسانی که ازدواج نمی کردند مجبور به پرداخت مالیات بودند.» او می افزاید:« با وجود آن که طبق قانون اساسی ایتالیا بین زن و مرد تبعیض وجود نداشت اما در دوران فاشیسم وظیفه زنان فقط زایمان بود . زنان هیچ کاری نمی توانستند بکنند. یا زایمان می کردند و یا اگر کاری برای آنها وجود داشت درصد کمی معلم های دبستان ها و کارگر کارخانه ها بودند. اگر درصد کارگرهای زن بالا می رفت مردان نمی توانستند کار کنند. زنان زیر 21 سال نیز نمی توانستند بدون همراهی پدر یا جد پدری شان به مکان های عمومی بروند. ما در دهه 1960 و 1970 و رشد جنبش برابری خواهی و رهایی زنان توانستیم که حق طلاق و حق سقط جنین و دیگر حقوق را کسب کنیم ».
هنگام مشاهده روایت تصویری اتاق ها، لورا از مقاومت زنان سخن می گوید و داستان زنی را که سرگذشتش بر دیوار نقش بسته است، توضیح می دهد :« موسولینی به خانواده هر کودکی که در روز تولد او به دنیا می آمد مقرری می داد، این زن برای نگرفتن آن مقرری تاریخ تولد کودکش را یک روز دیرتر اعلام می کند و این خلاف شعار رایج "حق همیشه با موسولینی است " بود. خود لورا تعریف می کند که 28 اکتبر روز به قدرت رسیدن فاشیسم بود و هرکه در آن روز ازدواج می کرد از طرف موسولینی هزار دلار می گرفت. من برای نشان دادن مقاومتم 29 اکتبر ازدواج کردم و وقتی هم بچه دارشدم پولی نگرفتم».


لورا همراه با نشان دادن تصاویر شرح می دهد که با جنگ داخلی و شکل گیری گروه های ضد فاشیسم، زنان هم بیشتر وارد عمل شدند. با کار آنان در کارخانه ها، در زمانی که مردان در جنگ بودند، اقتصاد برپایه کار زنان بنا شد و حتی عده ای از آنان هم هم به جمع پارتیزان ها پیوستند. 6 مانیتور در یکی از اتاق ها برای شرح زندگی 6 پاتیزان که یکی از آنان زن بوده اختصاص داده شده است. زنی آکاردئون به دست نقش بسته بردیوار یکی از اتاق ها، شادی پایان جنگ را نشان می دهد.
آنچه بر راهروهای تاریخ، دیوارهای اتاق خاطرات و سنگ قبر فاشیسم نقشه بسته است، نشان می دهد که "حق "همیشه" با فاشیسم نیست، با مقاومت است ".