مطالعة کتاب مقدس ۳


الهامی بودن کتاب مقدس

تعریف الهام – درفرهنگ فارسی عمید الهام اینطور معنی شده: در دل افکندن، تلقین کردن، دردل افکندن امری یا مطلبی، القای امری از جانب خداوند دردل انسان.

مسیحیان و یهودیان معتقدند که نویسندگان کتاب های مقدس با هدایت خاص الهی عمل کرده و این کتب را نگاشته اند و باور دارند که با مکاشفة الهی، این افراد نه تنها محتوای پیام، بلکه در مواقعی هم حتی خود کلمات آن را از منبعی الهی دریافت کرده اند. در کتاب مقدس یهودیان، خدای اسرائیل نه تنها کلمات را در دهان پیامبران و سایر پیام رسانانِ منصوب شده می گذارد، بلکه به آنان حکم میکند که آنها را به همان صورتی که دریافت کرده اند بنویسند.

آیه شانزدهم در فصل سوم رسالة دوم پولس به تیموتائوس اینطور میفرمایدکه: «تمامی کتب از الهام خداست و به جهت تعلیم و تنبیه و اصلاح و تربیت در عدالت مفید است، تا مرد خدا کامل و به جهت هر عمل نیکو آراسته بشود.» (ترجمه قدیم).

در این آیه کلمه ای که «الهام» ترجمه شده است در اصل یونانی کلمة «theopneustos» میباشد که از تلفیق دو کلمة یونانی «theos» یعنی «خدا» و «pneo» یعنی «دمیدن» تشکیل شده و به معنی «خدا دمیده» است.

فرهنگنامة کتاب مقدس ترجمه و تألیف بهرام محمدیان در صفحة ۳۷ الهام را باینگونه تعریف میکند:

» الهام در واقع یعنی نظارت و حاکمیت خداوند بر نویسندگان کتاب مقدس به گونه ای که با بکارگیری شخصیت منحصر به فرد آنها، مکاشفة خدا به انسان بوسیله کلماتی که دست نوشته های اولیه را تشکیل میدهند، بدون هیچ گونه خطا و اشتباهی نوشته و ثبت گردیده اند.»

به عبارت دیگر:

۱- خدا در نگارش کتابها، نظارت کرده ولی دیکته ننموده است. البته باید یادآورشد که قسمت هائی در کتاب مقدس وجود دارد که خداوند آنها را دیکته کرده و مولفین هم آنها را کلمه به کلمه نوشته اند. بعنوان مثال میتوانیم از ده فرمان و یا احکام دیگر شریعت موسی نام ببریم که خداوند آنها را کلمه به کلمه دیکته کرده و موسی هم آنها را به همان صورت روی لوح گلی یا سنگی و یا روی چرم نوشته است. اما همة کتاب مقدس به این صورت دیکته نشده بلکه خداوند نویسندگان را در نوشتن نظارت نموده است. با نظارت بر نویسندگان، خداوند بر آنچه که نوشته میشده کنترل داشته تا نتیجة کار و متن نوشته ها درست آن باشد که میخواسته است.

۲- او از نویسندگان انسانی و سبک نگارش شخصی آنان استفاده کرده و الا اگر آنچه را که او کلمه به کلمه دیکته میکرد سبک نگارش همة کتاب مقدس یکسان میبود در حالیکه سبک نگارش، کتاب به کتاب فرق میکند. به عنوان مثال شیوة نگارش پولس با پطرس و یا موسی کاملا متفاوت بوده ولی با این حال نتیجة کارشان آن نوشته ای شده که مد نظر خداوند بوده است.

۳- با وجود این، آنچه نوشته شده در دستخط های اولیه، فاقد اشتباه و غلط بوده است. وقتی موسی نوشتن پنج تا کتابش به اتمام میرسد همه الهام خداوند بوده و بدون خطا. بنا بر این به یاد داشته باشیم که الهامی بودن کتاب مقدس فقط به دست نوشته های اصلی و اولیه که بدست مولفان ویا کاتبانشان نوشته شده اند اطلاق میشود و نه به نسخه های کپی شده و یا ترجمه های متعددی که امروزه وجود دارند. در حال حاضر، نسخه های خطی رونویسی شده های یونانی یا عبری از کتب مقدس داریم که در ترتیب کلمه با هم جزئی تفاوت دارند چرا که در رونویسی علیرغم سعی و کوشش اشتباه صورت میگیرد. همینطور در ترجمة کتاب مقدس از زبانی به زبان دیگر امکان اشتباه وجود دارد. باید یادآور شد که این اشتباهات ناشی از ترجمه ویا رونویسی آنقدر جزئی هستند که تغییری در اصل پیام ویا تعالیم کتاب مقدس بوجود نمی آورند. .

۴- کتاب مقدس پیام اصلی خدا به انسان است کتابی نیست که صرفا حاوی کلامی از خداوند باشد بلکه همة کتاب کلام خداوند است. درست است که این کتاب در واقع به دست انسانها نوشته شده ولی با الهام خداوند بوده و خداوند بدون نقض کردن یا مختل ساختن شخصیت و یا سبک نگارش آنان، طوری نظارت و هدایت نموده که این افراد آنچه را که خداوند بر ایشان مکشوف ساخته بدون خطا بروی کاغذ بیاورند.

دیدگاه های مختلف در مورد الهام

البته همة افراد با تعریف بالا و معانی ضمنی آن موافق نیستند و این بالطبع باعث شده که نظریه های دیگری هم در رابطه با الهامی بودن کتاب مقدس بوجود بیاید که متاسفانه درست نیستند و هدفشان صرفا نقض ارزش و اعتبار الهی کل نوشته های کتاب مقدس میباشد.

۱- الهام طبیعی

این نظریه میگوید که مولفان کتاب مقدس افرادی بودند با دانش و فضیلت دینی و استعدادی شگرف بمانند هنرمندها یا دیگر نوابغ تاریخی که از خود آثاری بیادگار میگذارند این افراد نیز با استفاده از نبوغ و درون داشتهای طبیعی و انسانی خود چنین کتابهائی را نوشته اند. مشکلی که این نظریه دارد این است که بیشتر به نبوغ انسانی اهمیت میدهد تا الهام الهی.

۲- الهام عرفانی یا تنویر الهام

این دیدگاه، مولفان کتاب مقدس را ایماندارانی پر از روح و هدایت شده در نظر میگیرد درست مانند هر ایمانداری که امروزه ممکن است وجود داشته باشد. از نظر منطقی، احتمالا مردم به این نتیجه میرسند که هر مسیحی پر از روح القدسی میتواند امروز نیز کتاب مقدس بنویسد. این نظریه نیز بیشتر روی این موضع تمرکز دارد که نویسندگان از یک بینش درونی برخوردار بوده اند که با هدایت روح القدس این بینش درونی در این افراد تلالو پیدا کرده بصورتی که تحت تاثیر چنین تنویری شروع به نوشتن کتاب مقدس کرده اند.

۳- الهام جزئی

این نظریه میگوید که فقط قسمتهایی از نوشته ها الهام الهی است مثل آن بخشهایی که مربوط به تعالیم الهی است نه همة نوشته های کتاب. نظریه دیگری هم که در این زمینه وجود دارد این است که ممکن است همة کتاب الهام خدا باشد ولی بعضی از قسمت های کتاب، الهام بیشتری نسبت به قسمت های دیگرداشته است. مشکل اینجاست که چه کسی میتواند این اختیار، دانش و یا صلاحیت را داشته باشدکه تعیین کند چه قسمتی از کتاب الهامی است و چه قسمتی نیست و یا چه بخشی از کتاب از الهام بیشتری برخوردار بوده است.

۴- الهام مفهومی

این نظریه ادعا میکند که مفاهیمی را خداوند در فکر مولفان گذاشته که الهام الهی بوده اند و این افراد بعدا بنا به دلخواه خود این افکار الهام شده را در قالب کلمات انتخابی خود برشتة تحریر در آورده اند. به عبارت دیگر فقط مفهوم نه کلمات، الهامی میباشند.

۵- الهام دیکته ای

این نظریه میگوید که کل کتاب مقدس کلمه به کلمه از طرف خدا دیکته شده و در واقع افرادی بمانند منشی آن کلمات را نوشته اند. البته همانطوریکه در بالا توضیح داده شد اگر اینطور میبود سبک نگارش همه نوشته ها هم یکسان میشده در حالیکه اینطور نیست و هر کدام از کتاب ها سبک نگارش مختص خود را دارد. نظریه های فوق به اضافة چند نظریة دیگر در این باره همه درتلاش این هستندکه به نحوی الهامی بودن کل قسمتهای کتاب مقدس را خدشه دار سازند و اعتبار الهی آنرا از بین ببرند. در حالیکه شواهد موجود چه در خود کتاب مقدس و چه در منابع خارجی همه دال برمکاشفه الهام شدة خداوند دارند.

بطور خلاصه در مورد الهامی بودن کتاب مقدس میتوانیم اینطور بگوئیم که :

• اول ـ مکاشفه از خداوند به انسان: یعنی انسان آنچه را که خداوند میخواهد نوشته بشود میشنود؛

• دوم ـ الهام از انسان به کاغذ: یعنی انسان هر آنچه را که خداوند میخواهد نوشته شود روی کاغذ می آورد؛

• سوم ـ تنویر (روشن سازی ـ اشراق ـ منور ساختن) از کاغذ به قلب انسان: بدین معنی که هر آنچه که بدین طریق با مکاشفه و الهام خداوند نگاشته شده وارد قلب انسان میشود.

امروزه چه از نظر علمی و چه از نظر باستان شناسی دلایل و شواهد بیشماری در موثق بودن کتب مقدس وجود دارندکه همه تائیدی هستند براعتبارکتابی بسیار استثنائی و منحصر به فردکه یک چهارم آن پیشگوئی است و تاکنون تعداد زیادی از این پیشگوئی ها به طور صددرصد درست و برطبق کلام به وقوع پیوسته است که خود گواه بر اعتبار و الهامی بودن این کتاب دارد.

جمع آوری شده به دست رضا نراقی و هادی شجاعی